خستگی روند: چطوری برگشت قیمت رو قبل از اتفاق افتادنش تشخیص بدیم

برگشتهای قیمت خیلی کم با کندلهای دراماتیک شروع میشن. اونا آروم شروع میشن، از طریق تغییرات ظریفی تو مومنتوم و ساختار که بیشتر تریدرها نادیدهشون میگیرن.
نمایی
یه روند قوی یهو از بین نمیره. اون تو مراحل مختلفی قدرتشو از دست میده و این مراحل خیلی قبلتر از اینکه قیمت تو جهت مخالف برگرده، مشخص میشن.
اولین نشونه خستگی، ضعیف شدن قدرت حرکتهای شارپ هست. تو یه روند سالم، حرکتهای شارپ تمیز و قطعی هستن و برگشتهای قیمت تحت کنترلن. وقتی هر حرکت جدید، سقفهای بالاتر کوچکتر یا کفهای پایینتر کوچکتر تولید میکنه، این نشون دهنده کاهش مشارکت هست.
خریدارها یا فروشندهها هنوز هستن، ولی نیرویی که داره روند رو جلو میبره، داره کمرنگ میشه.
دومین سرنخ اینه که قیمت چطوری با نقدینگی تعامل میکنه. روندهای قوی، سطحهای کلیدی رو با قدرت میشکونن. روندهای خسته، شروع میکنن به رسیدن بالای سقفها یا پایین کفها، فقط برای اینکه بلافاصله ریجکت بشن.
نمایی
این حرکتهای رفت و برگشتی نشون میدن که بازار داره نقدینگی رو پاک میکنه بدون اینکه ادامه پیدا کنه، و اغلب ورودهای دیرهنگام رو به دام میندازه و سیگنال میده که بازیگرهای بزرگتر دارن پوزیشنهاشون رو خالی میکنن.
سومین نشونه وقتی ظاهر میشه که ساختار شروع به شکستن میکنه. یه روند صعودی که توالی کفهای بالاترش رو از دست میده، یا یه روند نزولی که نمیتونه سقفهای پایینتر رو حفظ کنه، یه تغییر تو داستان هست. یه شکست تنها، تایید نیست، ولی وقتی با کند شدن حرکتهای شارپ و شکستهای نقدینگی همراستا میشه، مومنتوم داره به وضوح تغییر میکنه.
بعدش نوسانات شروع به فشرده شدن میکنن. محدوده کندلها کوچیک میشه، حرکت کمتر جهتدار میشه، و قیمت وارد یه الگوی فشردهسازی میشه.
این فشردهسازی اغلب قبل از یه گسترش تو جهت مخالف اتفاق میفته. وقتی یه کندل قطعی از این تجمع خارج میشه، برگشت قیمت معمولاً شتاب میگیره.
نمایی
خستگی روند یعنی تشخیص اینکه کی شرایطی که از ادامه روند حمایت میکردن، دیگه وجود ندارن.
با خوندن همزمان مومنتوم، نقدینگی و ساختار، میتونی تغییرات رو زودتر پیشبینی کنی، ریسک رو مؤثرتر مدیریت کنی و خودت رو تو سمت درست حرکت بعدی قرار بدی.
منبع: تریدینگ ویو