قدرت خرید چیست؟ مقایسه قدرت خرید مردم ایران و جهان

با افول شرایط اقتصادی و معیشتی احتمالاً به این فکر کردهاید که پول شما واقعاً چه مقدار ارزش دارد و در دنیای واقعی با آن چه چیزهایی میتوانید بخرید؟ قدرت خرید همان معیاری است که نشان میدهد پول شما در دنیای واقعی چقدر «قدرت» دارد تا نیازها و خواستههای روزمرهتان را برآورده کند. این مفهوم نهتنها زندگی روزمره ما را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه تصویر روشنی از وضعیت اقتصادی کشورها و رفاه مردم ارائه میدهد. در این مقاله، با مفاهیم قدرت خرید و برابری قدرت خرید آشنا میشویم و مقایسهای عملی بین ایران و کشورهای جهان خواهیم داشت تا ببینیم مردم هر کشور با پول خود چه اندازه کالا و خدمات میتوانند خریداری کنند.
قدرت خرید چیست؟
قدرت خرید یا «Purchasing Power» یعنی ارزش واقعی پول در دنیای واقعی؛ یعنی با یک واحد پول (مثلاً یک دلار یا یک تومان) چقدر کالا یا خدمات میتوان خرید. هرچه قیمتها بالا بروند، مقدار کالاهایی که میتوان با همان مقدار پول خرید کمتر میشود. به زبان ساده، وقتی تورم زیاد شود، قدرت خرید کاهش پیدا میکند.
قدرت خرید نشان میدهد که پول ما چقدر «قدرت» دارد تا نیازها و خواستههایمان را برآورده کند. اگر امروز با ۱۰۰٬۰۰۰ تومان بتوانیم مقدار مشخصی مواد غذایی بخریم، ولی سال بعد با همان مبلغ کمتر از آن بخریم، یعنی قدرت خرید پول کاهش یافته است.
به همین دلیل، قدرت خرید شاخص مهمی برای ارزیابی سلامت اقتصادی هر کشور است. این مفهوم بر تمام جنبههای اقتصاد اثر دارد؛ از خرید روزمره مردم گرفته تا سرمایهگذاری، درآمد، نرخ بهره و حتی رشد اقتصادی کشور.

مهمترین عامل تغییر قدرت خرید تورم است. تورم یعنی افزایش مداوم قیمت کالاها و خدمات در طول زمان. وقتی تورم زیاد میشود، هر واحد پول ارزش خود را از دست میدهد. در واقع، همان مقدار پول نسبت به گذشته «چیزهای کمتری» میخرد.
کاهش قدرت خرید باعث بالا رفتن هزینه زندگی میشود. مردم مجبورند برای خرید کالاهای ضروری مانند غذا، مسکن یا سوخت، پول بیشتری بپردازند. اگر دستمزدها همزمان با تورم افزایش پیدا نکند، درآمد واقعی یا همان دستمزد واقعی (Real Wage) کاهش مییابد. یعنی افراد حتی با وجود افزایش حقوق، در عمل فقیرتر میشوند.
برای مثال، اگر حقوق شما سالی ۱۰ درصد افزایش پیدا کند، اما نرخ تورم ۱۵ درصد باشد، در واقع قدرت خرید شما ۵ درصد کاهش یافته است. میتوان گفت قدرت خرید معیار مهمی برای سنجش ارزش واقعی پول، سطح رفاه مردم و سلامت اقتصادی کشور است.
بانکهای مرکزی برای حفظ ثبات قیمتها و جلوگیری از کاهش شدید قدرت خرید، نرخ بهره را تنظیم میکنند. وقتی نرخ بهره بالا میرود، تقاضا برای وام کمتر میشود و تورم کاهش مییابد. برعکس، اگر نرخ بهره پایین بیاید، وام گرفتن راحتتر میشود و ممکن است تقاضا و در نتیجه تورم افزایش یابد.
در دنیای امروز، به دلیل جهانیشدن اقتصاد، ارزش پول کشورها به هم مرتبط شده است. تغییر در ارزش دلار آمریکا میتواند روی قیمت کالاها و قدرت خرید در کشورهای دیگر هم تاثیر بگذارد. بنابراین، حفظ قدرت خرید در سطح جهانی اهمیت زیادی دارد.

قدرت خرید چگونه در طول زمان تغییر میکند؟
همانطور که گفتیم قدرت خرید ما به عوامل مختلفی مثل تورم بستگی دارد. وقتی قیمت کالاها بالا میرود، میتوان با همان مقدار پول چیزهای کمتری خرید. یعنی قدرت خرید پول کاهش یافته است. این موضوع برای هر نوع پولی صدق میکند؛ چه دلار باشد، چه یورو یا تومان.
اما کاهش ارزش پول همیشه به این معنی نیست که قدرت خرید شما هم پایین آمده است. اگر درآمد شما متناسب با تورم افزایش پیدا کند، میتوانید همان اندازه خرید کنید که قبلاً میکردید.
برای مثال، فرض کنید در سال ۲۰۰۱ ساعتی ۱۰ دلار درآمد داشتید و در سال ۲۰۲۱ این رقم به ۲۰ دلار رسیده است. در این مدت، قیمت بسیاری از کالاهای روزمره تقریباً دو برابر شده است. در نتیجه، با یک ساعت کار در سال ۲۰۲۱ همان مقدار کالا و خدمات میخرید که در سال ۲۰۰۱ میخریدید. یعنی درآمد شما با تورم رشد کرده و قدرت خریدتان ثابت مانده است.
| عامل | تأثیر بر قدرت خرید |
| شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) | میزان تورم و هزینه زندگی را نشان میدهد. |
| افزایش ۱۰ درصد تورم | برای حفظ قدرت خرید، درآمد ماهانه ۴٬۰۰۰ دلاری باید ۴۰۰ دلار افزایش یابد. |
| کاهش ۱۰ درصد تورم (کاهش قیمتها) | با همان درآمد ۴٬۰۰۰ دلاری میتوان کالاهایی خرید که قبلاً ۳٬۶۰۰ دلار هزینه داشتند. |
| افزایش نرخ بهره | وام گرفتن گرانتر میشود، اما پسانداز سریعتر رشد میکند. |
| تغییر نرخ ارز | تضعیف ارزش پول باعث افزایش قیمت کالاهای وارداتی میشود. |
بنابراین قدرت خرید همیشه ثابت نمیماند؛ بلکه با تغییر قیمتها، درآمد، نرخ بهره و حتی ارزش پول ملی در برابر ارزهای دیگر تغییر میکند. اگر دستمزدها با تورم افزایش یابند، قدرت خرید حفظ میشود، اما اگر قیمتها سریعتر از درآمد رشد کنند، مردم در عمل فقیرتر میشوند.
عوامل مؤثر بر قدرت خرید
قدرت خرید فقط به مقدار پولی که در اختیار داریم بستگی ندارد؛ بلکه عوامل زیادی در تعیین آن نقش دارند. از شرایط اقتصادی گرفته تا نرخ بهره، درآمد، تورم و حتی سیاستهای دولتی، همگی میتوانند قدرت خرید ما را افزایش یا کاهش دهند. در ادامه، با مهمترین این عوامل آشنا میشویم.
۱. شرایط کلی اقتصاد
وضعیت کلی اقتصاد یک کشور، یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر قدرت خرید است. مواردی مانند رشد تولید ناخالص داخلی (GDP)، میزان اشتغال، و اعتماد مصرفکنندگان نشان میدهند که اقتصاد در چه وضعی قرار دارد.
وقتی اقتصاد در حال رشد است و مردم درآمد بیشتری دارند، تقاضا برای کالا و خدمات افزایش مییابد و ممکن است قیمتها بالا برود. در نتیجه، قدرت خرید کاهش پیدا میکند. در مقابل، در دوران رکود، تقاضا پایین میآید و قیمتها ممکن است کاهش یابد.
البته بیشتر مردم بر شرایط اقتصادی کنترل مستقیمی ندارند، اما آگاهی از این روندها میتواند به تصمیمگیریهای بهتر درباره پسانداز، سرمایهگذاری و خرجکردن کمک کند.
۲. تورم؛ مهمترین عامل
تورم یعنی افزایش مداوم قیمت کالاها و خدمات در طول زمان. وقتی قیمتها بالا میروند اما درآمد به همان نسبت افزایش نمییابد، قدرت خرید کاهش پیدا میکند. به بیان ساده، تورم و قدرت خرید دو روی یک سکهاند: هرچه تورم بیشتر باشد، ارزش واقعی پول کمتر میشود.
برای اندازهگیری تورم، از شاخصی به نام شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) استفاده میشود. حتی پدیدهای به نام کوچکسازی کالاها (Shrinkflation) هم در محاسبه CPI در نظر گرفته میشود. مثلاً ممکن است قیمت جعبه غلات ثابت بماند، اما مقدار داخل آن کمتر شود. در این حالت، در واقع قیمت کالا افزایش یافته و قدرت خرید کاهش پیدا کرده است.
در مقابل تورم، گاهی هم کاهش قیمتها (Deflation) رخ میدهد، یعنی هزینه کالاها پایین میآید. اما این وضعیت نادر است و معمولاً در زمان بحرانهای بزرگ اقتصادی اتفاق میافتد (مثل رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰ در آمریکا).

۳. نرخ بهره
نرخ بهره یعنی هزینه وام گرفتن یا سودی که از پسانداز دریافت میکنید. افزایش نرخ بهره چند اثر مختلف بر قدرت خرید دارد:
- وامها گرانتر میشوند، پس خرید خانه، خودرو یا سرمایهگذاری سختتر میشود.
- اما از طرف دیگر، سود سپردهها بیشتر میشود و پسانداز سریعتر رشد میکند.
همچنین نرخ بهره بالا میتواند هزینه تولید را افزایش دهد. چون شرکتها برای وام گرفتن باید بهره بیشتری بپردازند، قیمت نهایی کالاها و خدمات هم ممکن است بالا برود و در نتیجه قدرت خرید کاهش پیدا کند.
۴. نرخ ارز
نرخ ارز یعنی ارزش پول یک کشور در مقایسه با پول کشورهای دیگر. وقتی ارزش پول ملی پایین میآید (مثلاً تضعیف ریال در برابر دلار)، قیمت کالاهای وارداتی افزایش مییابد.
این افزایش قیمت از واردکننده تا تولیدکننده و فروشنده ادامه پیدا میکند تا در نهایت به مصرفکننده میرسد. نتیجه این روند، بالا رفتن قیمتها و کاهش قدرت خرید مردم است.
حتی اگر مستقیماً کالای خارجی نخریم، باز هم این تأثیر را احساس میکنیم؛ چون بسیاری از مواد اولیه و محصولات تولیدی از خارج تأمین میشوند.
۵. درآمد
درآمد یعنی مقدار پولی که فرد یا خانواده در یک بازه زمانی بهدست میآورد. درآمد تاثیر مستقیمی بر قدرت خرید دارد و از معدود عواملی است که تا حدی میتوان آن را کنترل کرد.
اگر درآمد شما سریعتر از نرخ تورم رشد کند، قدرت خریدتان افزایش مییابد. اما اگر حقوق ثابت بماند و قیمتها بالا بروند، قدرت خریدتان کم میشود.
برای بررسی دقیقتر این موضوع از مفهوم دستمزد واقعی (Real Wage) استفاده میشود. این شاخص نشان میدهد پس از کسر تورم، درآمد واقعی شما چقدر است. اگر دستمزد واقعی افزایش یابد، یعنی قدرت خرید بیشتر شده است.
۶. سیاستهای دولتی و مالیاتها
قوانین و سیاستهای دولت هم میتوانند قدرت خرید را تغییر دهند. مثلاً وضع مالیاتهای جدید یا افزایش نرخ مالیات باعث میشود هزینه کالاها و خدمات بیشتر شود. برعکس، کاهش مالیاتها یا ارائه یارانههای بیشتر میتواند قدرت خرید مردم را بالا ببرد.
گاهی هم فناوریهای جدید باعث کاهش هزینه تولید و در نتیجه کاهش قیمت نهایی کالاها میشوند، که قدرت خرید را افزایش میدهد.
در نهایت وقتی قیمتها سریعتر از درآمد رشد کنند، مردم در واقع فقیرتر میشوند. اما اگر رشد درآمد، تورم را جبران کند، قدرت خرید حفظ میشود. شناخت این عوامل به ما کمک میکند تصمیمهای مالی هوشمندانهتری بگیریم و ارزش واقعی پولمان را بهتر حفظ کنیم.

نحوه محاسبه قدرت خرید چگونه است؟
قدرت خرید نشان میدهد با مقدار مشخصی پول، چه اندازه میتوان کالا و خدمات خرید. وقتی قیمتها افزایش پیدا میکنند، ارزش واقعی پول کم میشود و قدرت خرید کاهش مییابد. برای اندازهگیری این تغییر، اقتصاددانان از شاخصهایی مانند شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) استفاده میکنند.
شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) چیست؟
CPI یا Consumer Price Index یکی از مهمترین شاخصهای اقتصادی برای سنجش تورم و قدرت خرید است. این شاخص میانگین تغییر قیمت یک «سبد ثابت از کالاها و خدمات» را در طول زمان نشان میدهد.
این سبد شامل اقلامی مانند مواد غذایی، مسکن، حملونقل، پوشاک و خدمات درمانی است؛ یعنی چیزهایی که اکثر مردم در زندگی روزمره مصرف میکنند.
نمودار زیر از سایت «Trading Economics» تغییرات شاخص قیمت مصرفکننده طی ۱۰ سال گذشته در ایران را نشان میدهد:

فرمول محاسبه شاخص قیمت مصرفکننده (CPI)
شاخص CPI از مقایسهی قیمتها در دو زمان مختلف بهدست میآید. فرمول آن به شکل زیر است:
CPI = (هزینه سبد در سال جاری ÷ هزینه سبد در سال مبنا) × ۱۰۰
بهعنوان مثال اگر هزینهی سبد کالاها در سال مبنا ۱٬۰۰۰ دلار و در سال جاری ۱٬۱۰۰ دلار باشد، CPI میشود ۱۱۰:
(۱۱۰۰ ÷ ۱۰۰۰) × ۱۰۰ = ۱۱۰
یعنی قیمتها نسبت به سال مبنا ۱۰ درصد افزایش یافتهاند. به بیان سادهتر، تورم ۱۰ درصدی رخ داده و قدرت خرید پول ۱۰ درصد کمتر شده است.
CPI چه ارتباطی با قدرت خرید دارد؟
تغییرات شاخص CPI بهطور مستقیم با قدرت خرید پول در ارتباط است:
- اگر CPI افزایش یابد، یعنی قیمتها بالا رفته و قدرت خرید کاهش یافته است.
- اگر CPI کاهش یابد (یعنی تورم منفی یا رکود قیمتی وجود دارد)، مردم میتوانند با همان مقدار پول، کالا و خدمات بیشتری بخرند؛ در نتیجه قدرت خرید افزایش پیدا میکند.
بهعنوان نمونه، اگر در سال ۱۹۸۵ با ۱۰۰ دلار میشد مقدار مشخصی کالا خرید، اما امروز همان کالاها ۳۵۰ دلار قیمت دارند، یعنی در این مدت، قدرت خرید دلار کاهش یافته است.
فرمول محاسبه قدرت خرید با استفاده از CPI
برای محاسبه قدرت خرید واقعی در مقایسه با یک سال مبنا، از فرمول زیر استفاده میشود:
قدرت خرید = (CPI سال مبنا ÷ CPI سال جاری) × ۱۰۰
بهطور مثال اگر CPI سال مبنا ۱۰۰ و CPI سال جاری ۱۲۰ باشد قدرت خرید میشود ۸۳.۳:
(۱۰۰ ÷ ۱۲۰) × ۱۰۰ = ۸۳.۳
این یعنی قدرت خرید پول در مقایسه با سال مبنا حدود ۱۶.۷ درصد کاهش یافته است.
چرا سبد کالا در CPI اهمیت دارد؟
CPI بر پایهی یک «سبد ثابت از کالا و خدمات» محاسبه میشود. اما نکته مهم این است که وزن هر کالا در سبد، متفاوت است. کالاهایی که سهم بیشتری از هزینههای خانوار دارند (مثل مسکن یا غذا)، وزن بالاتری در شاخص دارند. برای مثال:
- اگر قیمت بنزین افزایش یابد، اثر آن روی CPI بیشتر از افزایش قیمت یک کالای لوکس است، چون بخش بزرگی از خانوارها بنزین مصرف میکنند.
- در مقابل، تغییر قیمت کالاهایی که کمتر مصرف میشوند، تأثیر کمی بر شاخص دارد.
محدودیتهای CPI در سنجش قدرت خرید
CPI شاخص مهمی است اما در سنجش قدرت خرید کامل نیست و چند محدودیت اصلی دارد:
- تغییر الگوی مصرف: وقتی قیمت کالایی بالا میرود، مردم ممکن است کالای جایگزین ارزانتر بخرند، اما CPI این تغییر را بهخوبی نشان نمیدهد.
- بهبود کیفیت کالاها: ممکن است قیمت تلویزیون افزایش یافته باشد، اما کیفیت آن هم بهتر شده؛ در نتیجه افزایش قیمت همیشه به معنی کاهش قدرت خرید نیست.
- ورود کالاهای جدید: کالاهای تازهوارد (مثل تلفن همراه یا سرویسهای آنلاین) در ابتدا در سبد CPI وجود ندارند و بعدها اضافه میشوند.
- تفاوت منطقهای: CPI معمولاً میانگین ملی است، اما قیمتها در مناطق مختلف کشور میتواند متفاوت باشد.
- CPI فقط یک میانگین کلی است: ممکن است قدرت خرید شما نسبت به بقیه متفاوت باشد چون هر کسی سبد خرید خاص خودش را دارد. مثلاً اگر بیشتر پول شما برای اجارهخانه خرج میشود، افزایش قیمت مسکن روی قدرت خرید شما بیشتر اثر میگذارد تا کسی که صاحب خانه است.
کاربردهای محاسبه قدرت خرید
محاسبه قدرت خرید فقط برای آمارگیرها و کارشناسان نیست و کاربردهای زیادی برای مردم عادی نیز دارد؛ از جمله:
- تنظیم حقوق و دستمزد بر اساس تورم؛
- محاسبه نرخ واقعی سود و بهره؛
- برنامهریزی سرمایهگذاری و بازنشستگی؛
- تحلیل تغییر هزینههای زندگی در شهرها و کشورها؛
- مقایسه قدرت خرید بین دورههای مختلف زمانی.
برای مثال، بسیاری از ابزارهای محاسبه بازنشستگی، به کاربر اجازه میدهند نرخ تورم فرضی را وارد کند تا ارزش واقعی پول در آینده محاسبه شود. به این ترتیب میتوان دید در شرایط تورم بالا یا پایین، برنامه مالی چقدر کارآمد است.
برابری قدرت خرید (PPP) چیست؟
برابری قدرت خرید یا Purchasing Power Parity (PPP) یکی از مفاهیم مهم در اقتصاد بینالملل است که برای مقایسه ارزش واقعی پول کشورها به کار میرود. هدف PPP این است است که نشان دهد هر واحد پول (مثلاً یک دلار یا یک یورو) در کشورهای مختلف باید بتواند مقدار برابری از کالاها و خدمات را خریداری کند.
به زبان سادهتر، اگر یک کالا در آمریکا یک دلار قیمت داشته باشد و همان کالا در فرانسه دو یورو باشد، نرخ برابری قدرت خرید بین دلار و یورو ۱ به ۲ است. یعنی طبق نظریه PPP، یک دلار باید معادل دو یورو ارزش داشته باشد تا قدرت خرید در هر دو کشور برابر شود.

اساس نظریه PPP
نظریه برابری قدرت خرید بر پایهی یک فرض ساده است:
«در صورت نبود موانع تجاری، تعرفهها یا تفاوت هزینههای حملونقل، قیمت کالاهای مشابه در سراسر جهان باید برابر باشد، وقتی نرخ ارز بین کشورها در نظر گرفته شود.»
به عبارت دیگر، اگر بتوانیم کالاها را آزادانه میان کشورها معامله کنیم، نرخ ارز واقعی باید طوری تنظیم شود که یک سبد کالای مشخص در همه کشورها قیمت برابری داشته باشد.
کاربرد برابری قدرت خرید
برابری قدرت خرید در عمل برای تعیین نرخ ارز واقعی استفاده نمیشود، چون نرخهای ارز توسط عرضه و تقاضا در بازارهای مالی تعیین میشوند. اما PPP ابزاری مفید برای مقایسه اقتصادی کشورها است.
سازمانهایی مانند بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول (IMF) از دادههای PPP برای مقایسه موارد زیر استفاده میکنند:
- سطح درآمد مردم در کشورها
- قدرت خرید واقعی و هزینه زندگی
- نرخهای واقعی تورم یا کاهش ارزش پول
- میزان تولید ناخالص داخلی (GDP) بهصورت واقعی
تفاوت PPP با قدرت خرید عادی
- قدرت خرید (Purchasing Power): فقط در داخل یک کشور بررسی میشود و نشان میدهد تورم چگونه ارزش پول مردم را کاهش میدهد.
- برابری قدرت خرید (PPP): بین کشورها مقایسه انجام میدهد و بررسی میکند با یک مبلغ مشخص (مثلاً ۱۰۰ دلار)، در کشورهای مختلف چه مقدار کالا یا خدمات میتوان خرید.
به عنوان مثال فرض کنید در آمریکا یک بطری نوشابه ۱ دلار است و در فرانسه همان نوشابه ۲ یورو قیمت دارد.
در این حالت، بر اساس نظریه PPP، نرخ مبادله دلار و یورو باید ۱ به ۲ باشد تا قدرت خرید در هر دو کشور برابر باشد.
اگر نرخ واقعی بازار کمتر یا بیشتر از این عدد باشد، نشان میدهد یکی از دو ارز در بازار بیش از حد گران یا ارزان است.
اهمیت برابری قدرت خرید در تحلیل اقتصادی
اقتصاددانان از شاخص PPP برای مقایسهی دقیقتر بین کشورها استفاده میکنند. مثلاً ممکن است تولید ناخالص داخلی (GDP) چین به دلار کمتر از آمریکا باشد، اما وقتی بر اساس PPP محاسبه شود، مشخص شود قدرت خرید مردم چین بالاتر از آن چیزی است که نرخ ارز اسمی نشان میدهد.
به همین دلیل، بسیاری از رتبهبندیهای جهانی مانند GDP بر اساس PPP واقعبینانهتر از محاسبهی ساده با نرخ ارز هستند.
چطور قدرت خرید کشورها را مقایسه کنیم؟
مقایسه قدرت خرید بین کشورها عمدتاً با استفاده از مفهوم برابری قدرت خرید یا PPP انجام میشود. مراحل اصلی این فرآیند به این صورت است:
گام ۱: انتخاب سبد مشترک کالاها و خدمات
برای مقایسه، مجموعهای از کالاها و خدمات که تقریباً در همه کشورها مصرف میشوند، انتخاب میشود. مثلاً کالاهایی مثل نوشیدنی، غذا، پوشاک، حملونقل و غیره. در برخی مقالات از مثال معروف «برگر Big Mac» هم استفاده میشود؛ یعنی قیمت یک بیگمک در کشورها مقایسه میشود تا نسبتی به دست آید.
گام ۲: محاسبه نسبت قیمتها بین کشورها
فرض کنید در کشور A قیمت یک سبد کالا ۱۲ واحد پول محلی باشد و همان سبد در آمریکا ۵ دلار قیمت داشته باشد. برای محاسبه نرخ برابری قدرت خرید (PPP) کافی است قیمت کشور A را بر قیمت آمریکا تقسیم کنیم (۱۲ تقسیمبر ۵ یعنی ۲.۴). یعنی هر ۱ واحد پول کشور A باید ۲.۴ برابر شود تا قدرت خرید آن برابر با ۱ دلار آمریکا شود. به عبارت دیگر، ۱ دلار آمریکا معادل ۲.۴ واحد پول کشور A است تا بتوان همان سبد کالا را خرید.
گام ۳: استفاده از نرخ PPP بهعنوان «ضریب تبدیل»
عددی که بهدست میآید (در این مثال ۲.۴)، ضریب تبدیل PPP نامیده میشود. با این ضریب، میتوان درآمد، تولید ناخالص، مصرف یا سایر شاخصها را به «دلار بینالمللی» تبدیل کرد تا مقایسه کشورها آسانتر شود.
گام ۴: مقایسه شاخصهای اقتصادی بر اساس PPP
شاخصهایی مانند تولید ناخالص داخلی (GDP)، درآمد ملی (GNI)، سرانه GDP یا سرانه GNI وقتی بر اساس PPP محاسبه شوند، نشان میدهند که مردم هر کشور با پولشان چه مقدار کالا و خدمات میتوانند بخرند، نه صرفاً چه مقدار پول دارند. به عبارت دیگر، مقایسه «ارزش پول واقعی» بین کشورها صورت میگیرد، نه فقط «ارزش اسمی پول».
گام ۵: تحلیل نتایج
وقتی دادهها بر اساس PPP تنظیم شوند، میتوان فهمید مثلاً درآمد سرانه یک کشور که شاید از نظر اسمی پایین به نظر برسد، از نظر قدرت خرید ممکن است نزدیکتر به کشورهای سطح متوسط باشد. یا برعکس، کشوری که نرخ ارز اسمی آن قوی به نظر برسد، اما قیمتهای داخلی بالا باشد، قدرت خرید مردم آن کشور ممکن است کمتر از آنچه نرخ ارز نشان میدهد باشد.
مقایسه قدرت خرید مردم ایران و جهان
یکی از شاخصهای کلیدی برای ارزیابی سطح اقتصادی و «قدرت خرید» نسبی مردم، شاخص «تولید ناخالص داخلی سرانه بر اساس برابری قدرت خرید» (GDP per capita, PPP) است. این شاخص نشاندهنده میانگین تولید اقتصادی کشور به ازای هر نفر است که با قیمتهای بینالمللی (دلار بینالمللی) محاسبه شده و بنابراین تا حدی میتواند پرسش «اگر به دلار جهانی حساب کنیم، هر نفر چه میزان تولید یا درآمد معادل دارد» را پاسخ دهد.

حالا بیایید با دادههایی که در دست داریم وضعیت ایران را بررسی کنیم. براساس دادههای Global Economy، «سرانه GDP بر اساس برابری قدرت خرید» برای ایران در سال ۲۰۲۴ حدود ۱۶٬۲۲۴ دلار بینالمللی است.
این بدان معناست که اگر قیمتها و سطح زندگی ایران با دلارهای بینالمللی سنجیده شود، بهطور میانگین هر نفر در ایران مقدار معادلی تقریباً همین رقم تولید اقتصادی داشته است.
به گزارش همین منبع آماری، متوسط جهانی این شاخص حدود ۲۷٬۲۹۱ دلار است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت:
- تولید سرانه ایران (اغلب بهمنظور قدرت خرید) در مقایسه با متوسط جهان پایینتر است.
- میانگین تولید اقتصادی سرانه (قدرت خرید) کل مردم جهان را ۱۰۰ در نظر میگیریم تا مقایسه راحت شود. عدد ایران که حدود ۱۶٬۲۲۴ دلار است، نسبت به میانگین جهانی ۲۷٬۲۹۱ دلار تقریباً ۰.۵۹ برابر یا حدود ۶۰ واحد است. یعنی ایران ۶۰ درصد میانگین جهان را دارد.
- این فاصله نشان میدهد که هر نفر در ایران به لحاظ قدرت خرید، درآمد یا تولید اقتصادیاش تقریباً نصف تا شصت درصد میانگین جهانی است. به بیان دیگر، مردم ایران در مقایسه با متوسط جهان قدرت خرید کمتری دارند.
در نهایت میتوان گفت که سطح تولید اقتصادی و قدرت خرید میانگین فردی، نسبت به بسیاری از کشورهای پیشرفته و حتی برخی کشورهای منطقه، پایینتر است.
این فاصله نشان میدهد که برای ارتقای سطح رفاه و افزایش قدرت خرید مردم، کشور نیازمند سیاستهایی است که تولید اقتصادی را افزایش دهد، تورم را کنترل کند، هزینههای زندگی را کاهش دهد و توزیع درآمد را بهبود بخشد. نیاز به رشد اقتصادی با کیفیت و ثبات اقتصادی برای بهبود وضعیت قدرت خرید بسیار حیاتی هستند.
جدول مقایسه شاخص GDP سرانه بر اساس برابری قدرت خرید ایران با کشورهای دیگر
در جدول زیر، شاخص GDP سرانه بر اساس برابری قدرت خرید در سال ۲۰۲۴ برای چند کشور بزرگ و منطقهای را تهیه کردیم. دادههای آماری زیر بر اساس اطلاعات سایت Global Economy است.
| کشور | مقدار GDP سرانه (PPP) بر اساس دلار بینالمللی در ۲۰۲۴ |
| ایالات متحده آمریکا | ۷۵٬۴۹۲ دلار |
| امارات متحده عربی | ۶۸٬۵۸۵ دلار |
| عربستان سعودی | ۶۲٬۶۷۷ دلار |
| ترکیه | ۳۵٬۲۹۴ دلار |
| ایران | ۱۶٬۲۲۴ دلار |
| میانگین جهانی | ۲۷٬۲۹۱ دلار |
مقایسه برابری قدرت خرید مردم ایران در سال ۲۰۲۵
بر اساس دادههای سایت «World Population Review» و نقشه زیر، برابری قدرت خرید ایران در سال ۲۰۲۵ برابر با ۹۱٬۰۸۱ ریال/دلار بینالمللی است.

این یعنی در ایران باید حدود ۹۱٬۰۸۱ ریال خرج کرد تا همان مقدار کالا و خدماتی را بخرید که در آمریکا با ۱ دلار بینالمللی میتوان خرید. پس این عدد نوعی ضریب تبدیل PPP است.
- هر چه عدد LCU/INT (نسبت پول محلی به دلار بینالمللی بزرگتر باشد، یعنی واحد پول کشور ضعیفتر است و قدرت خرید پایینتر است.
- هر چه عدد LCU/INT کوچکتر باشد، یعنی واحد پول قویتر و قدرت خرید بالاتر است.
در اینجا دادههای برابری قدرت خرید چندین کشور دیگر را با ایران در سال ۲۰۲۵ مقایسه میکنیم:
| کشور | برابری قدرت خرید (LCU/INT) | تفسیر |
| ایران | ۹۱٬۰۸۱ | قدرت خرید پایینتر؛ ارزش ریال در برابر دلار بینالمللی کم است |
| روسیه | ۲۷ | واحد پول قویتر نسبت به ریال ایران |
| چین | ۴ | قدرت خرید بالاتر نسب به روسیه |
| آمریکا | ۱ | مبنا (پایه مقایسه) |
| کانادا | ۱ | قدرت خرید مشابه آمریکا |
| آلمان | ۱ | قدرت خرید مشابه آمریکا |
پس وقتی میگوییم PPP ایران ۹۱٬۰۸۱ است یعنی قیمت کالاها و خدمات در ایران اگر به دلار بینالمللی تبدیل شوند، پول ملی باید حدود ۹۱ هزار برابر کوچکتر شود تا همان قدرت خرید را نشان دهد.
البته عدد بالای PPP (مثل ۹۱٬۰۸۱ برای ایران) لزوماً به معنای فقر مطلق نیست، بلکه نشان میدهد که:
- پول ایران ارزش اسمی خیلی پایینی نسبت به دلار دارد؛
- ولی قیمت کالاهای داخلی هم نسبتاً پایینترند. بنابراین مردم با ریال خود هنوز میتوانند مقدار مشخصی از کالاها را بخرند، فقط مقیاس عددی خیلی بزرگتر است.
جمعبندی
قدرت خرید نشان میدهد که با مقدار مشخصی پول چه مقدار کالا و خدمات میتوان خریداری کرد. این شاخص تحت تاثیر عواملی مانند تورم، نرخ بهره، نرخ ارز و درآمد افراد قرار دارد و مستقیماً رفاه و سطح زندگی مردم را نشان میدهد. وقتی تورم بالا باشد و درآمدها با آن هماهنگ نشوند، قدرت خرید کاهش مییابد و مردم مجبورند برای همان کالاها پول بیشتری بپردازند. بنابراین قدرت خرید، معیاری کلیدی برای درک سلامت اقتصادی و تصمیمگیریهای مالی افراد و دولتها است.
مقایسه بین کشورها با استفاده از برابری قدرت خرید (PPP) نشان میدهد که ایران در سال ۲۰۲۴ با سرانه GDP حدود ۱۶٬۲۲۴ دلار بینالمللی، تقریباً ۶۰ درصد میانگین جهانی را دارد (میانگین جهانی حدود ۲۷٬۲۹۱ دلار است). این فاصله نشان میدهد که مردم ایران نسبت به متوسط جهان قدرت خرید کمتری دارند و برای ارتقای رفاه و کاهش فشار اقتصادی، نیاز به سیاستهایی است که تولید اقتصادی را افزایش دهند، تورم را کنترل کنند و هزینههای زندگی را کاهش دهند.
پرسشهای متداول
قدرت خرید نشان میدهد با یک واحد پول (مثلاً یک دلار یا یک تومان) چه مقدار کالا یا خدمات میتوان خرید. وقتی قیمتها بالا میروند یا تورم زیاد میشود، قدرت خرید کاهش مییابد.
تورم باعث افزایش قیمت کالاها و خدمات میشود. اگر درآمد افراد با تورم هماهنگ نباشد، پولشان قدرت کمتری برای خرید خواهد داشت و عملاً فقیرتر میشوند.
قدرت خرید معمولاً داخل یک کشور بررسی میشود و نشان میدهد پول چقدر ارزش دارد. برابری قدرت خرید (PPP) بین کشورها مقایسه میکند که با یک مقدار پول در کشورهای مختلف چه مقدار کالا یا خدمات میتوان خرید.
این شاخص نشان میدهد هر نفر در کشور چقدر تولید اقتصادی دارد و با توجه به قیمتهای بینالمللی، قدرت خرید نسبی او نسبت به مردم دیگر کشورها چقدر است.
خیر، قدرت خرید با تورم، تغییر نرخ ارز، نرخ بهره، درآمد و سیاستهای اقتصادی تغییر میکند. برای حفظ قدرت خرید، رشد درآمد باید با تورم هماهنگ باشد.



