فوموی بیت کوین

سطوح فنی که من در کوتاهمدت زیر نظر دارم اینها هستن:
مقاومت صعودی:
* ۱۰۴۸۰۰
* ۱۱۷۵۰۰
* سقف تاریخی
حمایت نزولی
* ۸۷۷۰۰
* ۸۴۱۰۰
توی این چرخه صعودی، از کف نوامبر ۲۰۲۲ که شروع شد، بعد از شکست ایچیموکو در ژانویه ۲۰۲۳ که واقعاً روند صعودی رو کلید زد، و بعد از راهاندازی ETF، دوستای بیت کوینیم مدام ازم میپرسن که بیت کوین میخرم یا نه. جواب من الان، مثل همیشه توی این سال، «نه» هست. اونا همیشه با ناباوری جواب میدن: «ولی از دستش میدی!» و البته جمله مورد علاقه من: «هر کسی بیت کوین رو با قیمتی که لایقشه به دست میاره.» فکر میکنم این جمله منو از همه لایقتر نشون میده چون اولین بیت کوینم رو با ۲۰ دلار خریدم.
چیزی که من درباره بیت کوین «میدونم»، بر اساس تاریخچهاش، اینه که همیشه یک عقبنشینی… بزرگ داره. هر چرخه این «بزرگی» کمتر شده، اما شمشیر دو لبه نوسانات هنوز هم توی ذاتش هست، فقط در حال حاضر فراموش شده. برای بهروزرسانی اون جمله در مورد قیمت شایسته، من جمله خودم رو دارم: «همیشه میتونی بیت کوین رو دوباره با همین قیمت بخری.» این ذهنیت درست ضد فومو هست و تاریخ هم ثابتش کرده. اگه بیت کوین ناگهان تا ۲۰۰,۰۰۰ دلار اوج بگیره و بعد ۵۰٪ برگرده، دقیقاً برمیگرده همینجا، یعنی ۹۶,۰۰۰ دلار.
اما بهم میگن «تو اصلاً بیت کوین رو نمیفهمی.» نه، من میفهمم، به نظرم خیلی خوب هم میفهمم. خود بیت کوین رو از نزدیک میشناسم ولی مهمتر از اون، بازارها رو به طور کلی میشناسم.
من بازارها و سازوکارشون رو میفهمم؛ احساسات انسانی و چرخشی بودن. ماکسیمالیستهای بیت کوین باور دارن که بیت کوین چیز دیگهایه؛ که قوانین براش اعمال نمیشه. «هیچ چیز جدیدی زیر این آسمون نیست.» این موضوع به خصوص در مورد بازارهای مالی صدق میکنه و بیت کوین قطعاً یکی از اوناست. با گسترش دیدگاهم روی همه داراییها و نمادهایی که در ۱۶ سال گذشته برای تریدرها در دسترس بوده، نمادهای بیشماری رو دیدم که سودهای زیادی کردن، توجه و هیجان سرمایهگذارها رو جلب کردن، و بعد… ناگزیر… برگشتن. بیت کوین هنوز توسط انسانها قیمتگذاری میشه و این کاریه که انسانها میکنن. من فرصتهای از دست رفته زیادی رو تحمل کردم. خیلیهاشون که درد زیادی بهم وارد کرد. اما بعد از این همه مواجهه با منفیگرایی، آدم یک انعطافپذیری پیدا میکنه. این چیزیه که اونایی که فقط روی یک چیز تمرکز میکنن، درکش نمیکنن و خودشون رو از روی جهل در معرض خطر قرار میدن.
اتفاقات و روایتهای شکستخوردهای امسال افتاده که توقف توی چیزی که خیلیها فکر میکردن مسیر تضمین شده به ۱ میلیون دلار هست رو توضیح میده. به نظرم این تغییرات تا حد زیادی نادیده گرفته شده یا حداقل دیگه در موردشون حرفی زده نمیشه. اون کمک مالی با پول مالیاتدهندهها، ببخشید، ذخیره استراتژیک بیت کوین، داره اتفاق نمیافته. سهامدارای مایکرواستراتژی بالاخره سیلور رو مجبور کردن که توی ماه آگوست دیگه سهام رقیق نکنه تا بیت کوین بخره. و یک جنگ سیاسی داخلی بر سر روح و آینده کد بیت کوین شروع شده. اینها ناقوس مرگ برای خود بیت کوین نیستن، اما از خوشبینی کم میکنن. و خوشبینی همون احساسیه که قیمت رو بالا میبره.
دیدگاه بلندمدت من چیه؟ الان همون چیزیه که تمام سال بوده؛ «اونا» باید آزمایش بشن. هر دارایی که یه فرهنگ خوشبینی پرشور رو دور خودش ایجاد میکنه، ناگزیر در یک نقطهای به ناامیدی محض برمیگرده. این همون چرخه طمع و ترسه. اگرچه من دلخوریها رو توی شبکههای اجتماعی میخونم، اما هنوز امید هست. وقتی تمام امید از دست رفت… اون موقع باید علاقهمند شد. مهم نیست که اون نقطه بعد از سقف تاریخی ۱۲۶ هزار دلار بیاد یا ۱۰۰۰ هزار دلار. اون نقطه میاد. من در هر صورت خوبم.
منبع: تریدینگ ویو