همه چیز درباره مقیاس پذیری اتریوم، مشکلات و راهکارها

اتریوم بهعنوان محبوبترین شبکه برای توسعهدهندگان دیفای، کماکان با مشکل مقیاس پذیری دستوپنجه نرم میکند. این زنجیره درحالحاضر، توانایی پردازش تنها ۱۵ الی ۳۰ تراکنش را در هر ثانیه دارد. اگر شبکه مشکل مقیاسپذیری را بهخوبی مدیریت نکند و برای روزهای شلوغ آماده نشود، بهخاطر کارمزدهای بالا و تأخیر تراکنشها موجب نارضایتی کاربران میشود و بهدست خودش مهاجرت کاربران به پلتفرمهای رقیب را رقم میزند. به همین دلیل، توسعهدهندگان طی سالهای گذشته راهکارهای مختلفی را برای مقیاسپذیرکردن اتریوم معرفی کردهاند تا ضمن حفظ جایگاه شبکه، زمینه را برای پذیرش انبوه کاربران فراهم کنند. در این مقاله از مجله نوبیتکس، مشکل مقیاس پذیری اتریوم را زیر ذرهبین میبریم، دلایل اصلی این چالش را بررسی میکنیم و در ادامه، به معرفی مهمترین راهکارهای مقیاسپذیری اتریوم میپردازیم.
مقیاسپذیری اتریوم به چه معنا است؟

اتریوم قلب تپنده دنیای دیفای است. شبکهای که با میزبانی از هزاران اپلیکیشن غیرمتمرکز و قرارداد هوشمند، زیربنای بخش بزرگی از اقتصاد غیرمتمرکزِ امروز را تشکیل میدهد. بااینحال، همین گستردگی و رشد چشمگیر، آن را با چالشی بهنام «مقیاسپذیری» درگیر کرده است. افزایش سریع کاربران و توسعه بیوقفه پروژههای دیفای، موجب شده است تقاضا برای پردازش تراکنشها از ظرفیت فعلی اتریوم فراتر رود و کارآیی شبکه در برهههایی تحت فشار قرار گیرد.
برای درک بهتر این وضعیت، کافی است نیمنگاهی به سیستم بانکی سنتی بیندازیم. تصور کنید در روزهای شلوغ آخر سال، هزاران مشتری همزمان برای انتقال وجه، پرداخت قبوض و مشاهده موجودی حساب وارد سامانه بانک میشوند. اگر زیرساخت بانک قادر به مدریت این حجم از درخواستها نباشد، تراکنشها با تأخیر انجام میشوند، برخی تراکنشها لغو میشوند و در نهایت بسیاری از کاربران بهدلیل نارضایتی، ترجیح میدهند از سامانه دیگری استفاده کنند. شبکههای بلاکچینی نیز با همین مشکل روبهرو هستند؛ تنها تفاوت در این است که در بلاکچین هیچ نهاد مرکزی برای کنترل ترافیک یا افزایش ظرفیت وجود ندارد.
مقیاسپذیری اتریوم هم بهمعنای توانایی شبکه برای مدیریت حجم بالاتری از تراکنشها، بدون افزایش چشمگیر کارمزدها یا کاهش سرعت پردازش است. هرچه تعداد تراکنش در ثانیه (TPS) بالاتر و هزینهها پایینتر باشد، شبکه کارآمدتر میشود.
چرا اتریوم با مشکل مقیاس پذیری مواجه است؟

ریشه مشکل مقیاس پذیری اتریوم به ماهیت غیرمتمرکز و بدون نیاز به اعتماد این شبکه باز میگردد. برخلاف سیستمهای متمرکز که یک نهاد واحد تراکنشها را پردازش و تأیید میکند، در ساختارهای بلاکچینی تمام اعتبارسنجها (حدود ۱ میلیون ولیدیتور) باید دادههای هر تراکنش را بهطور مستقل پردازش و در دفتر کل ثبت کنند تا از صحت و هماهنگی وضعیت شبکه اطمینان حاصل شود.
اگرچه این ویژگی باعث افزایش امنیت و شفافیت میشود، توان و سرعت پردازش را بهشدت محدود میکند. اتریوم بهدلیل این محدودیت ذاتی در فرایند تولید بلاک و اجرای تراکنشها، درحالحاضر فقط ۱۵ تا ۳۰ تراکنش را در هر ثانیه پردازش میکند؛ درحالیکه شبکه پرداخت ویزا حدود ۴۵ هزار تراکنش در ثانیه انجام میدهد. این تفاوت فاحش باعث ایجاد صف طولانی تراکنشها در زمانهای شلوغی شبکه میشود. درنتیجه، کاربران برای تأیید تراکنشهای خود مجبورند کارمزدهای بالاتری بپردازند تا اعتبارسنجها تراکنش آنها را در اولویت قرار دهند؛ وگرنه باید مدت زمان طولانی در صف انتظار بمانند.
واقعیت این است که اتریوم با یکی از چالشهای بنیادین موسوم به سهگانه بلاکچین (Blockchain Trilemme) دست و پنجه نرم میکند. این معضل ادعا میکند که یک شبکه بلاکچینی نمیتواند همزمان در سه حوزه مقیاسپذیری، امنیت و تمرکززدایی به کمال برسد. اتریوم از همان ابتدا برای حفظ اعتماد کاربران و پایداری اکوسیستم خود، امنیت و تمرکززدایی را در اولویت قرار داد و تا حدی از سرعت و مقیاسپذیری چشمپوشی کرد. البته این انتخاب نشانه ضعف نبود؛ بلکه یک تصمیم آگاهانه برای ساخت زیربنای پایدار بود. در طی سالهای گذشته، اتریوم تلاش کرده است با طراحی و پیادهسازی راهکارهای مقیاسپذیری، بدون قربانی کردن دو اصل بنیادین خود، سرعت و ظرفیت شبکه را بهحدی برساند که بتواند نیازهای گسترده کاربران و سازمانها را برآورده کند.
چرا مقیاسپذیری برای اتریوم حیاتی است؟

مقیاسپذیری اتریوم صرفاً یک چالش فنی نیست؛ بلکه عامل مهمی برای تضمین بقای بلندمدت و پذیرش گسترده دومین شبکه بزرگ بلاکچینی به شمار میرود. بدون افزایش ظرفیت پردازش، شبکه با ازدحام، کارمزدهای بالا و تجربه کاربری ضعیف روبهرو میشود و موقعیت اتریوم را در رقابت با سایر بلاکچینها به خطر میاندازد. دلایل لزوم مقیاسپذیرشدن اتریوم را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
- افزایش بهرهوری شبکه: یک شبکه مقیاسپذیر میتواند بهراحتی رشد روزافزون اپلیکیشنهای غیرمتمرکز و تراکنشها را مدیریت کند، کارمزدها را ثابت نگه دارد و تجربه کاربری را بهبود دهد.
- پذیرش انبوه کاربران: برای اینکه اتریوم بتواند از میلیونها کاربر در سراسر جهان پشتیبانی کند، باید عملکرد خود را در مقیاس وسیع حفظ کند. کلید گسترش استفاده از شبکه، معاملات و خرید اتریوم در کاربردهای روزمره، سازمانی و بینالمللی، مقیاسپذیری بلاکچین آن است.
- کاهش هزینهها و دسترسی بیشتر: کارمزدهای بالا یکی از موانع اصلی ورود کاربران جدید به اتریوم است. افزایش ظرفیت شبکه به کاهش هزینه گس (Gas Fee) منجر میشود و استفاده از آن را برای طیف گستردهتری از کاربران مقرونبهصرفه میکند.
- تسریع نوآوری: مقیاسپذیری بستر لازم برای توسعه برنامههای پیچیدهتر، پروژههای دیفای با حجم بالای تراکنش و حتی ادغام فناوریهای جدید مانند هوش مصنوعی در بلاکچین را فراهم میکند. هرچه توان شبکه بیشتر باشد، فضای نوآوری نیز گستردهتر میشود.
راهکارهای مقیاسپذیری اتریوم چیست؟

هدف اصلی از مقیاسپذیری، افزایش سرعت و ظرفیت پردازش تراکنشها، بدون بهخطرانداختن امنیت و تمرکززدایی شبکه است. توسعهدهندگان و پژوهشگران اتریوم برای غلبه بر این چالش از دو رویکرد متفاوت استفاده کردهاند و در هر بخش راهکارهای متفاوتی را ارائه دادهاند:
راهکارهای مقیاسپذیری درونزنجیرهای یا لایه ۱
راهکارهای مقیاسپذیری آنچین روی ایجاد تغییرات اساسی در لایه ۱ اتریوم تمرکز دارند. بهعبارت دیگر، توسعهدهندگان تلاش میکنند با کدنویسی و اعمال تغییراتی در پروتکل پایه، الگوریتم اجماع، نحوه تولید و پردازش بلاکها یا حتی افزایش اندازه بلاکها، ظرفیت پردازش را افزایش دهند. بهروز رسانی اتریوم ۲.۰ و شاردینگ دو نمونه از راهکارهای مقیاسپذیری درونزنجیرهای اتریوم هستند که نقش مهمی را در تحول شبکه ایفا کردند:
اتریوم ۲.۰
اتریوم ۲.۰ (Ethereum 2.0 یا Eth2) بزرگترین بهروزرسانی در تاریخ شبکه اتریوم است که با هدف افزایش مقیاسپذیری، امنیت و پایداری طراحی شد. این تحول بزرگ با انتقال سازوکار اجماع از اثبات کار (Proof of Work) به اثبات سهام (Proof of Stake)، طی رویدادی بهنام مرج اتریوم (The Merge) در سپتامبر ۲۰۲۲ اجرا شد. آپگرید مرج علاوه بر کاهش چشمگیر مصرف انرژی، زیرساخت لازم برای اجرای طرحهای دیگری مانند شاردینگ و استقرار شبکههای جانبی را هم مهیا کرد.
شاردینگ
شاردینگ (Sharding) یکی از مهمترین بخشهای نقشه راه اتریوم ۲.۰ است که با هدف افزایش ظرفیت تراکنشها طراحی شده است. در این روش، بلاکچین به بخشهای مستقل و کوچکتری به نام شارد (Shard) تقسیم میشود. هر شارد بهصورت موازی تراکنشها و قراردادهای هوشمند مخصوص خود را پردازش میکند. درنتیجه، شبکه میتواند چندین صف تراکنش را بهطور همزمان مدیریت کند. شاردینگ علاوه بر افزایش مقیاسپذیری شبکه باعث کاهش کارمزد تراکنشها، ارتقای توان عملیاتی اتریوم و افزایش امنیت شبکه و ذخیرهسازی بهینه دادهها میشود.
راهکارهای مقیاسپذیری برونزنجیرهای یا لایه ۲
راهکارهای مقیاسپذیری آفچین، بدون نیاز به تغییر در پروتکل لایه پایه (Mainnet)، بهصورت جداگانه پیادهسازی میشوند. این راهکارها در اصل برای کاهش بار شبکه اصلی طراحی میشوند و با انتقال بخشی از پردازشها به خارج از شبکه اصلی، سرعت تراکنشها را افزایش و هزینهها را کاهش میدهند. برخی از این راهکارها مانند رولآپها یا کانالهای وضعیت، امنیت خود را مستقیماً از لایه ۱ اتریوم میگیرند، درحالیکه برخی دیگر مانند سایدچینها یا زنجیرههای پلاسما، امنیت را بهطور مستقل تأمین میکنند و تنها برای نهاییسازی تراکنشها با شبکه اصلی در ارتباط هستند. در ادامه هر یک از راهکارهای مقیاسپذیری لایه ۲ اتریوم را بهطور جداگانه بررسی میکنیم:
رولآپها
رولآپها (Rollups) یکی از محبوبترین و مؤثرترین راهکارهای لایه ۲ اتریوم هستند. در این روش، مجموعهای از تراکنشها در خارج از شبکه اصلی پردازش شده و در قالب یک دسته (Batch) به شبکه اتریوم ارسال میشوند. به این ترتیب، صدها یا حتی هزاران تراکنش، در قالب یک تراکنش روی زنجیره اصلی نهایی میشوند. این کار، هزینه گس را بهطور چشمگیری کاهش و توان عملیاتی شبکه را افزایش میدهد. رولآپها در دو نوع اصلی ارائه میشوند:
رولآپهای آپتیمیستیک
در رولآپهای آپتیمیستیک (Optimistic Rollups) یا خوشبینانه، فرض بر این است که همه تراکنشها معتبر هستند، مگر اینکه خلاف آن ثابت شود. شبکه برای جلوگیری از تقلب، یک «دوره چالش» در نظر میگیرد تا در صورت وجود تخلف، کاربران بتوانند با ارائه اثبات تقلب (Fraud Proof) آن را شناسایی کنند. در این مدل خبری از محاسبات سنگین نیست؛ اما نهاییشدن تراکنش با اندکی تأخیر انجام میشود. آربیتروم (Arbitrum) و آپتیمیزم (Optimism) از این نوع رولآپ استفاده میکنند.
رولآپهای دانش صفر
رولآپهای دانش صفر (Zero Knowledge Rollups) برای اثبات صحت تراکنشها از الگوریتمهای پیچیدهی رمزنگاری استفاده میکنند. در این روش، هر دسته از تراکنشها همراه با یک اثبات رمزنگاریشده به شبکه اصلی ارسال میشود. در این روش نیازی به دوره چالش نیست و تراکنشها تقریباً بهصورت فوری نهایی میشوند. درعوض، محاسبات رمزنگاری در رولآپهای دانش صفر پیچیدهتر است و به همین دلیل امنیت بالاتری را ایجاد میکنند. از پروژههای مطرح این حوزه میتوان به زیکی سینک (zkSync) و استارکنت (StarkNet) اشاره کرد.
کانالهای وضعیت
کانال وضعیت (State Channels) یکی از مؤثرترین راهکارهای مقیاسپذیری آفچین است که امکان انجام تعداد زیادی تراکنش را خارج از شبکه اصلی فراهم میکنند. در این روش، دو یا چند شرکتکننده با قفلکردن مقدار مشخصی ارز دیجیتال اتر (ETH) در یک قرارداد چندامضایی (Multisig Contract) روی شبکه اصلی، یک کانال خصوصی بین خود باز میکنند. پس از آن، طرفین میتوانند بهصورت آزاد و آنی با یکدیگر تراکنش انجام دهند، بدون اینکه هر بار نیاز به ثبت دادهها روی بلاکچین اصلی باشد. تنها در پایان، وضعیت نهایی تراکنشها روی شبکه اتریوم ثبت میشود. این سازوکار باعث کاهش بار شبکه، افزایش سرعت پردازش و کاهش هزینه گس میشود. کانالهای پرداخت بهطور خاص برای کاربردهایی که به تعاملات مکرر بین کاربران نیاز دارند و تنها نتیجه نهایی باید روی زنجیره ذخیره شود، مورد استفاده قرار میگیرد.
سایدچینها
سایدچین (Sidechains) یا زنجیره جانبی یک بلاکچین مستقل است که از طریق پل دوطرفه به شبکه اتریوم متصل و موازی با شبکه اصلی اجرا میشود. این زنجیرهها از ماشین مجازی اتریوم (EVM) پشتیبانی میکنند و میتوانند قوانین اجماع، ساختار بلاکها و پارامترهای خاص خود را داشته باشند. فرآیند انتقال داراییها بین سایدچین و شبکه اصلی معمولاً از طریق مکانیزم «پگ دوطرفه» انجام میشود؛ کاربر دارایی خود را روی شبکه اصلی قفل میکند، معادل آن توکن در سایدچین صادر میشود و هنگام بازخرید، توکنهای سایدچین سوزانده و دارایی اصلی آزاد میشود. سایدچینها بهدلیل پردازش مستقل تراکنشها، بار شبکه اصلی را کاهش میدهند و سرعت و کارآیی را بالا میبرند. بااینحال، ازآنجاکه به مدل اجماع و اعتبارسنجهای خود متکی هستند، امنیت آنها بهطور مستقل تأمین میشود.
پلاسما
پلاسما (Plasma) شبکهای از زنجیرههای موسوم به زنجیرههای فرزند (Child Chains) است که به بلاکچین اصلی اتریوم متصل میشوند. این زنجیرهها برای کاربردهای خاص مانند پرداختهای خرد، بازیها یا برنامههای پرتراکنش طراحی شدهاند و میتوانند هزاران تراکنش را در ثانیه پردازش کنند. پلاسما تراکنشها را بهصورت دورهای به شبکه اصلی ارسال میکند و در صورت بروز اختلاف، شبیه به رولآپهای آپتیمیستیک از اثبات تقلب برای بررسی و تأیید صحت تراکنشها کمک میگیرد.
ولیدیوم
ولیدیوم (Validium) شباهت زیادی به رولآپهای دانش صفر دارد؛ اما تفاوت کلیدی اینجاست که دادههای تراکنش در شبکه اصلی اتریوم ذخیره نمیشوند، بلکه در خارج از زنجیره نگهداری میشوند. ولیدیوم با استفاده از اثبات اعتبار (Validity Proofs) بدون نیاز به بارگذاری همه دادهها روی شبکه اصلی، امنیت تراکنشها را تضمین میکند. بهاینترتیب، ولیدیوم میتواند بیش از ۹ تا ۱۰ هزار تراکنش در در هر ثانیه پردازش کند. این راهکار لایه ۲ برای بازیهای بلاکچینی یا شبکههای پرداخت سریع، یک گزینه بسیار کارآمد محسوب میشود.
مزایا و معایب راهکارهای مقیاس پذیری اتریوم چیست؟

مهمترین مزیت راهکارهای لایه ۲ اتریوم این است که با انتقال بخش عمدهای از پردازش تراکنشها به خارج از زنجیره اصلی، موجب کاهش کارمزدها، افزایش سرعت تأیید تراکنشها و بهبود ظرفیت شبکه میشوند. در نتیجه، کاربران میتوانند تراکنشهای سریعتر و ارزانتری انجام دهند، درحالیکه در اکثر موارد، شبکه اصلی اتریوم همچنان امنیت نهایی را تضمین میکند.
بااینحال، هر یک از این راهحلها در کنار مزایای مشترک، محدودیتها و ملاحظات خاص خود را هم دارند. برای مثال، در رول آپهای آپتیمیستیک بهدلیل وجود دوره چالش، ممکن است نهاییشدن تراکنشها چند دقیقه تا چند ساعت به تأخیر بیفتد که برای اپلیکیشنهای حساس به زمان مشکلساز است. محاسبات پیچیده رول آپهای دانش صفر پیادهسازی این راهکار را دشوار و پرهزینه میکند و باعث پذیرش محدود آن در میان توسعهدهندگان میشود. سایدچینها از امنیت شبکه اصلی اتریوم بهرهمند نیستند و به همین دلیل در صورت بروز نقص در سازوکار اجماع یا اعتبارسنجی، ممکن است دارایی کاربران درمعرض خطر قرار بگیرد.
افزونبراین، فرایند انتقال دارایی بین دو شبکه ممکن است زمانبر و پیچیده باشد. زنجیرههای پلاسما مقیاسپذیری بالایی ارائه میدهند؛ اما در فرایند خروج وجه از شبکه، کاربر باید مدتزمان مشخصی منتظر بماند تا تراکنش نهایی شود. این مسئله استفاده از زنجیرههای پلاسما برای کاربردهای روزمره را دشوار میکند. کانالهای وضعیت هم تنها برای تعاملات مکرر بین گروههای محدودی از کاربران کاربرد دارند و برای برنامههای عمومی مناسب نیستند. بستهشدن کانال نیز نیازمند هماهنگی بین طرفین است که در صورت اختلاف، باعث پیچیدگی میشود. هریک از این راهکارها، بخشی از پازل مقیاس پذیری اتریوم را تکمیل میکنند اما هیچکدام بهتنهایی پاسخ نهایی نیستند. انتخاب درست میان این گزینهها به ماهیت پروژه و میزان تحمل ریسک آن بستگی دارد.
معرفی ۵ مورد از برترین راهکارهای مقیاسپذیری اتریوم

در ادامه با تعدادی از شبکههای لایه ۲ محبوب اتریوم آشنا میشویم:
آربیتروم
آربیتروم (Arbitrum) یکی از پیشرفتهترین راهکارهای لایه ۲ اتریوم است که با استفاده از فناوری رولآپ آپتیمیستیک محاسبات و ذخیرهسازی دادهها را از شبکه اصلی جدا میکند. این شبکه با تصاحب سهمی بیش از ۵۱٪ از ارزش کل قفلشده در میان راهکارهای مقیاسپذیری اتریوم (حدود ۱۰٫۷ میلیارد دلار)، بزرگترین شبکه اکوسیستم لایه ۲ محسوب میشود. توسعهدهندگان از محیط آربیتروم برای استقرار برنامههای مختلف دیفای مانند وامدهی، معاملات و استخرهای نقدینگی استفاده میکنند.
آپتیمیزم
آپتیمیزم (Optimism) هم شبیه به آربیتروم با تجمیع تراکنشها خارج از شبکه اصلی و ارسال دستهای آنها به شبکه پایه، سرعت پردازش را افزایش میدهد و کارمزدها را بهشکل چشمگیری کمتر میکند. این شبکه بهدلیل سازگاری کامل با ماشین مجازی اتریوم و محیط مناسب برای توسعهدهندگان، به گزینه محبوبی برای اجرای پروژههای دیفای، بازی و توکنهای بیهمتا تبدیل شده است.
پالیگان
پالیگان بهعنوان یکی از قدرتمندترین اکوسیستمهای چندزنجیرهای اتریوم، با استفاده از ترکیبی از زنجیرههای پلاسما، رولآپهای دانش صفر و الگوریتم اثبات سهام، میتواند ۶۵٬۰۰۰ تراکنش در ثانیه را با کارمزد اندک پردازش کند. همچنین، پالیگان قابلیت تعامل یکپارچه با شبکههایی مانند زنجیره بیانبی (BNB Chain) را نیز فراهم کرده است. این شبکه میزبان پروژههای بزرگ دیفای، بازی و توکنهای بیهمتا است و با ارائه ابزارهای کاربرپسند برای توسعهدهندگان، به یکی از مهمترین تکیهگاههای مقیاس پذیری در اکوسیستم اتریوم تبدیل شده است.
استارک نت
استارکنت (StarkNet) با بهرهگیری از فناوری اثباتهای استارک (STARKs) که نوعی اثبات دانش صفر است، تراکنشها را بهصورت برونزنجیرهای اعتبارسنجی میکند. این روش سرعت بسیار بالایی دارد و از نظر تئوری مقیاسپذیری شبکه را حتی در حد میلیونها تراکنش در ثانیه امکانپذیر میکند. به همین دلیل، هزینه کارمزدها در این شبکه بسیار پایین است و تعامل روزمره با بلاکچین را تقریباً بدون هزینه میکند. استارکنت با استفاده از زبان برنامهنویسی کایرو (Cairo) محیط مناسبی را برای توسعهدهندگان فراهم کرده است. هدف استارکنت ایجاد یک شبکه کاملاً غیرمتمرکز و مبتنی بر جامعه است و درحالحاضر از طیف متنوعی از برنامههای دیفای پشتیبانی میکند.
ایمیوتبل اکس
ایمیوتبل ایکس (Immutable X) یک شبکه لایه ۲ مخصوص بازیهای بلاکچینی و NFTها است که با استفاده از فناوری رولآپ دانش صفر سرعتی بیش از ۴۰۰۰ تراکنش در ثانیه را با کارمزد نزدیک به صفر ارائه میدهد. این شبکه امنیت خود را از بلاکچین اتریوم به ارث میبرد و از توکن بومی IMX برای پرداخت کارمزد، استیکینگ و حاکمیت استفاده میکند.
| شبکه | تکنولوژی | توان عملیاتی | ارزش کل قفلشده | ارزش بازار |
| آربیتروم | رول آپ خوشبینانه | ۲۰۰۰ تا ۴۰۰۰ تراکنش در ثانیه | ۱۰٫۷ میلیارد دلار | ۲٫۳۷ میلیارد دلار |
| آپتیمیزم | رول آپ خوشبینانه | ۲۰۰۰ تراکنش در ثانیه | ۵٫۵ میلیارد دلار | ۳ میلیارد دلار |
| پالیگان | پشتیبانی از طیف متنوعی از راهکارهای مقیاسپذیری | ۶۵۰۰۰ تراکنش در ثانیه | ۴ میلیارد دلار | ۷٫۵ میلیارد دلار |
| استارک نت | رول آپ دانش صفر | ۲۰۰۰ تا ۴۰۰۰ تراکنش در ثانیه | ۱۶۴ میلیون دلار | ۴۸۸ میلیون دلار |
| ایمیوتبل ایکس | ولیدیوم | ۹۰۰۰ تراکنش در ثانیه | ۱۶۹ میلیون دلار | ۲٫۵۱ میلیارد دلار |
جمعبندی
مشکل مقیاس پذیری اتریوم ناشی از ساختار غیرمتمرکز شبکه و الزام آن به حفظ امنیت و تمرکززدایی است. این محدودیت ذاتی باعث میشود که شبکه تنها توان پردازش تعداد محدودی تراکنش را در هر ثانیه داشته باشد. این مشکل زمانی حادتر میشود که افزایش تقاضا به کارمزدهای بالا و طولانیتر شدن زمان تأیید تراکنشها منجر شود و کاربران ناراضی را بهسمت شبکههای رقیب سوق دهد. اگرچه طی سالهای اخیر توسعهدهندگان و محققان برای مقابله با این محدودیت، مجموعهای از راهکارهای مقیاسپذیری را معرفی کردهاند، حالا مسئله این نیست که کدام راهحل برنده میشود. آنچه اهمیت دارد این است که راهکارهای مقیاسپذیری چطور با همدیگر همسو میشوند تا راه را برای نسل بعدی برنامهها و پذیرش انبوه کاربران در شبکه اتریوم هموار کنند.
سؤالات متداول
منظور از مقیاسپذیری در بلاکچین، توانایی شبکه برای پردازش تعداد بیشتری تراکنش در واحد زمان، بدون بهخطرانداختن امنیت یا تمرکززدایی شبکه است.
ازآنجاکه اتریوم، امنیت و تمرکززدایی را در اولویت قرار داده است، تمام اعتبارسنجها باید هر تراکنش را بررسی و تأیید کنند و همین باعث کاهش سرعت شبکه میشود.
بهدلیل محدودیتهای فنی در ساختار شبکه، اتریوم در هر ثانیه فقط ۱۵ الی ۳۰ تراکنش را انجام میدهد.
بهروزرسانی اتریوم ۲، شاردینگ، رولآپها، سایدچینها، کانالهای وضعیت، پلاسما و ولیدیوم از راهکارهایی هستند که برای بهبود سرعت و ظرفیت اتریوم معرفی شدهاند.
کاهش کارمزد تراکنشها، افزایش سرعت پردازش و بهبود تجربه کاربری از مهمترین مزایای راهحلهای مقیاس پذیری اتریوم هستند.
پروژههای متعددی برای مقیاس پذیری اتریوم معرفی شدهاند که ازجمله آنها میتوانیم به آربیتروم، آپتیمیزم، پالیگان و استارکنت اشاره کنیم.



