پاداش استخراج بیت کوین چیست و چطور آن را بیشتر کنیم؟

پاداشهای استخراج بیت کوین، مکانیزم انگیزشی بنیادینی هستند که امنیت اولین و بزرگترین شبکه ارز دیجیتال جهان را تأمین میکنند. پاداش استخراج، هزینهای است که ماینرها (استخراجکنندگان) بابت موفقیت در افزودن یک بلاک جدید به بلاک چین دریافت میکنند و شامل دو جزء متمایز است: یارانه بلاک (Block Subsidy) از بیت کوینهای تازه ایجاد شده و کارمزدهای تراکنش (Transaction Fees) متصل به تمام تراکنشهای موجود در آن بلاک. در زمان نگارش این مقاله، یارانه بلاک ۳.۱۲۵ بیت کوین (BTC) است که پس از رویداد هاوینگ اخیر در آوریل ۲۰۲۴ (فروردین ۱۴۰۳)، از ۶.۲۵ بیت کوین کاهش یافته است.
درک این ساختار پاداش و محدودیتهای موجود برای افزایش درآمد استخراج، برای هر کسی که در استخراج ارز دیجیتال فعالیت دارد یا به دنبال درک مدل اقتصادی بیت کوین است، ضروری است. برای آشنایی بیشتر با پاداشهای استخراج بیت کوین و روشهای افزایش درآمد از این طریق، در ادامه این مقاله با ما همراه باشید.
پاداش استخراج بیت کوین چیست و چگونه کار میکند؟
پاداشهای استخراج بیت کوین از دو بخش اساسی تشکیل شدهاند که در کنار هم، هزینه تلاشهای محاسباتی ماینرها برای تأمین امنیت شبکه را پرداخت میکنند.
یارانه بلاک همان بیت کوینهای تازه ایجاد شدهای است که از طریق آنچه به عنوان تراکنش کوین بیس (Coinbase Transaction) شناخته میشود (اولین تراکنش در هر بلاک)، وارد گردش میشوند. این یارانه از یک برنامه از پیش تعیین شده پیروی میکند که در پروتکل اصلی بیت کوین تثبیت شده است و با ۵۰ بیت کوین برای هر بلاک هنگام راهاندازی شبکه در سال ۲۰۰۹ آغاز شد و تقریباً هر چهار سال یک بار نصف میشود. جزء دوم شامل کارمزدهای تراکنش است که توسط کاربرانی پرداخت میشود که میخواهند تراکنشهایشان در بلاکها گنجانده شود. ماینرها به طور طبیعی تراکنشهایی را که کارمزد بالاتری ارائه میدهند، برای به حداکثر رساندن پاداش کلی خود در اولویت قرار میدهند.
اهمیت کارمزدهای تراکنش با گذشت زمان و کاهش یارانه بلاک، به طور قابل توجهی افزایش یافته است. در حالی که در سالهای اولیه بیت کوین، یارانه تقریباً تمام درآمد استخراج را تشکیل میداد، اکنون کارمزدهای تراکنش بخش قابل توجهی از درآمد ماینرها را تشکیل میدهد، به ویژه در دورههای فعالیت بالای شبکه. ماینرها در سال ۲۰۲۵ و تنها از بلاکهای تکی، بیش از ۳۵۰٬۰۰۰ دلار درآمد کسب کردهاند؛ آن هم زمانی که کارمزدهای تراکنش قابل توجهی یارانه استاندارد ۳.۱۲۵ بیت کوین را همراهی کردهاند. این امر نشان میدهد که چگونه درآمد حاصل از کارمزد میتواند سودآوری استخراج را به طور چشمگیری افزایش دهد. این تغییر، منعکس کننده طراحی عمدی بیت کوین است تا به تدریج مدل امنیتی خود را از اتکا به انتشار کوینهای جدید به یک سیستم مبتنی بر کارمزد تغییر دهد.
مکانیزم هاوینگ و کنترل عرضه

رویدادهای هاوینگ (Halving) بیت کوین یکی از متمایزترین ویژگیهای سیاست پولی آن است که تقریباً هر ۲۱۰٬۰۰۰ بلاک یا تقریباً هر چهار سال یک بار رخ میدهد. این کاهشهای از پیش تعیین شده، یارانه بلاک را نصف میکنند و یک برنامه عرضه قابل پیشبینی ایجاد میکنند که به صورت جانبی به سقف سخت ۲۱ میلیون بیت کوین نزدیک میشود.
تاریخچه عملیات هاوینگ این روند را به وضوح نشان میدهد: از پاداش اولیه ۵۰ بیت کوین در سال ۲۰۰۹، به ۲۵ بیت کوین در نوامبر ۲۰۱۲، سپس ۱۲.۵ بیت کوین در جولای ۲۰۱۶، به دنبال آن ۶.۲۵ بیت کوین در مه ۲۰۲۰، و اخیراً به ۳.۱۲۵ بیت کوین در آوریل ۲۰۲۴. پیشبینی میشود هاوینگ بعدی در حدود مارس ۲۰۲۸ رخ دهد و پاداش را به تقریباً ۱.۵۶۲۵ بیت کوین برای هر بلاک کاهش دهد.
اثر تجمعی این هاوینگهای مکرر، یک دنباله هندسی را تشکیل میدهد که به سمت عرضه ثابت بیت کوین همگرا میشود و برخلاف ارزهای فیات که میتوانند به صورت دلخواه چاپ شده و دچار تورم شوند، کمیابی مطلق را تضمین میکند. این قطعیت ریاضی به این معنی است که انتشار بیت کوین نمیتواند از سقف ۲۱ میلیون تجاوز کند، مگر با بازنویسی اساسی قوانین پروتکل که نیازمند اجماع قاطع در سراسر شبکه است؛ چیزی که با توجه به انگیزههای اقتصادی ماینرها و دارندگان برای حفظ کمیابی، تقریباً غیرممکن تلقی میشود.
انتظار میرود آخرین یارانه بلاک در حدود سال ۲۱۴۰ به صفر برسد، در آن زمان ماینرها تنها از طریق کارمزدهای تراکنش جبران خسارت خواهند شد. این طراحی بیت کوین را به عنوان یک دارایی ضد تورمی با سیاست پولی قابل پیشبینی برای بیش از یک قرن تثبیت میکند.
چرا افزایش پاداش در سطح پروتکل غیرممکن است؟
معماری بنیادین بیت کوین، افزایش یارانه بلاک از طریق تغییرات پروتکلی را به دلیل مکانیزم اجماع شبکه و انگیزههای اقتصادی، عملاً غیرممکن میسازد. کد بیت کوین، برنامه یارانه بلاک را از طریق تابع GetBlockSubsidy ایجاد میکند که پاداشها را بر اساس ارتفاع بلاک محاسبه کرده و ۳۳ رویداد هاوینگ از پیش برنامهریزی شده را تا رسیدن به صفر پیادهسازی میکند.
این کد توسط هر نود کامل در شبکه اجرا میشود و هرگونه تلاش برای افزایش یارانه نیازمند این است که آن گرهها نرمافزار اصلاح شده را بپذیرند. ماهیت غیرمتمرکز بیت کوین به این معنی است که هیچ مرجع مرکزی نمیتواند چنین تغییراتی را دیکته کند؛ در عوض، اکثریت قدرت استخراج و اپراتورهای نود باید به طور داوطلبانه این اصلاح را بپذیرند.
واقعیت اقتصادی باعث میشود چنین تغییری بسیار بعید باشد؛ زیرا دارندگان فعلی بیت کوین، شاهد کاهش ارزش ثروت خود در نتیجه افزایش انتشار خواهند بود و این امر مخالفت قدرتمندی را در برابر هرگونه افزایش سقف عرضه ایجاد میکند. سقف ۲۱ میلیون نه فقط یک محدودیت فنی، بلکه یک قرارداد اجتماعی تعیین کننده است که بیت کوین را به عنوان «طلای دیجیتال» با کمیابی مطلق معرفی میکند.
هرگونه پیشنهادی برای بالا بردن این سقف، احتمالاً منجر به انشعاب شبکه (Network Split) میشود؛ جایی که کاربران میتوانند بین زنجیره اصلی که سقف ۲۱ میلیون را حفظ میکند و یک زنجیره جدید با قوانین اصلاح شده، یکی را انتخاب کنند. نیروهای بازار به احتمال زیاد از زنجیره اصلی کمیاب طرفداری خواهند کرد.
به حداکثر رساندن بازده استخراج فردی از طریق استخرهای استخراج

از آنجا که افزایش پاداش در سطح پروتکل غیرممکن است، ماینرهایی که به دنبال به حداکثر رساندن درآمدهای بیت کوین خود هستند، باید بر بهینهسازی سهم خود از پاداشهای موجود از طریق تصمیمات عملیاتی استراتژیک تمرکز کنند. پیوستن به استخرهای استخراج (Mining Pools) مهمترین گامی است که ماینرها میتوانند برای افزایش تواتر و پیشبینیپذیری پاداشها بردارند.
استخرهای استخراج، قدرت محاسباتی چندین شرکتکننده را تجمیع میکنند و به طور چشمگیری احتمال جمعی موفقیت در استخراج بلاک را در مقایسه با استخراج انفرادی افزایش میدهند. در حالی که ماینرهای انفرادی با سختافزار معمول ASIC ممکن است سالها منتظر بمانند یا به طور بالقوه هرگز نتوانند به صورت مستقل یک بلاک را استخراج کنند، شرکتکنندگان در استخرها پرداختهای متناسب را بر اساس نرخ هش (Hash Rate) کمکشده خود، به صورت روزانه یا هفتگی دریافت میکنند.
مزیت ریاضی زمانی روشن میشود که در نظر بگیریم یک ماینر انفرادی که تنها ۰.۰۰۰۰۵ درصد از نرخ هش شبکه را کنترل میکند، ممکن است به طور متوسط فقط هر ۵.۵ سال یک بار یک بلاک را به صورت انفرادی استخراج کند. با پیوستن به استخری که ۱۰ درصد از نرخ هش شبکه را کنترل میکند، همان ماینر سهم متناسبی از تقریباً ۱۴.۴ بلاک استخراج شده روزانه توسط استخر را دریافت خواهد کرد.
این تحول از یک ریسک پرخطر به جریان درآمد قابل پیشبینی، برای ماینرهایی که هزینههای برق و نگهداری جاری دارند و نیاز به درآمد منظم دارند، ضروری است. لازم به ذکر است که انتخاب استخر اهمیت زیادی دارد، به طوری که ساختارهای کارمزد کمتر و نرخ هش کلی بالاتر استخرها معمولاً منجر به درآمدهای سودآورتری برای شرکتکنندگان میشود.
روشهای پرداخت استخر استخراج و بهینهسازی
طرحهای مختلف پرداخت استخرهای استخراج، میزان ریسک و ویژگیهای پاداش متمایزی را ارائه میدهند که ماینرها باید هنگام انتخاب استخرها برای به حداکثر رساندن بازده، آنها را درک کنند.
- مدل پرداخت به ازای سهم (Pay-Per-Share یا PPS)، پرداختهای تضمین شده فوری را برای هر سهم معتبر ارسالی ارائه میدهد؛ صرف نظر از اینکه آیا استخر با موفقیت یک بلاک را استخراج کرده است یا خیر. این مدل قابل پیشبینیترین درآمد را ارائه میدهد اما معمولاً کارمزدهای بالاتری دریافت میکند زیرا اپراتور استخر تمام ریسک نوسانات را بر عهده میگیرد.
- سیستم متناسب (Proportional یا PROP) پاداشها را بر اساس سهام کمکشده در طول هر دور استخراج (از شروع تا کشف بلاک) توزیع میکند و با هر بلاک جدید بازنشانی میشود. این به نفع ماینرهایی است که نرخ هش ثابتی را حفظ میکنند بدون اینکه مرتباً استخرها را تغییر دهند.
- طرحهای پرداخت پیچیدهتر مانند PPLNS (پرداخت به ازای آخرین N سهم) و PPS+ عناصری از رویکردهای متعدد را ترکیب میکنند تا ریسک و پاداش را متعادل سازند.
ماینرهایی که برای حداکثر بازده بهینهسازی میکنند، باید کارمزدهای استخر، تواتر پرداخت، حداقل آستانههای پرداخت و قابلیت اطمینان کلی استخر را هنگام انتخاب ارزیابی کنند.
انتخاب بین روشهای پرداخت در نهایت به تحمل ریسک فردی بستگی دارد؛ به طوری که ماینرهای ریسکگریز مدلهای PPS را با وجود کارمزدهای بالاتر در اولویت قرار میدهند، در حالی که ماینرهایی که با نوسانات راحتتر هستند ممکن است طرحهای متناسب یا PPLNS را ترجیح دهند که به طور بالقوه بازده متوسط بالاتری را با زمانبندی کمتر قابل پیشبینی ارائه میدهند.
استراتژیهای بهینهسازی کارمزد تراکنش
ماینرها میتوانند با انتخاب استراتژیک تراکنشهایی که در بلاکهای کاندید خود قرار میدهند، بر اساس نرخ کارمزد، پاداشهای کلی خود را به طور قابل توجهی افزایش دهند. هر تراکنش دارای یک کارمزد اختیاری است که نشاندهنده تفاوت بین مقادیر ورودی و خروجی است و ماینرها با اولویت دادن به تراکنشهایی با کارمزد بالا از ممپول (Mempool)، درآمد را به حداکثر میرسانند.
نرخ کارمزد، که معمولاً بر حسب ساتوشی در هر بایت اندازهگیری میشود، جذابیت تراکنش را برای ماینرها تعیین میکند، به طوری که تراکنشهای فوری که کارمزدهای بالاتری ارائه میدهند، تأیید سریعتری دریافت میکنند. در دورههای ازدحام شبکه (Network Congestion)، کارمزدهای تراکنش میتوانند پاداشهای کلی بلاک را فراتر از یارانه پایه به طور قابل توجهی افزایش دهند، همانطور که در سال ۲۰۲۵ نشان داده شد؛ زمانی که فعالیت بالای زنجیره منجر به پاداشهای بلاک فردی بیش از ۳۵۰,۰۰۰ دلار به دلیل حجم استثنایی کارمزد شد.
ماینرها جمعآوری کارمزد را از طریق مدیریت پیچیده ممپول و الگوریتمهای ساخت بلاک بهینهسازی میکنند که به طور کارآمد تراکنشهای با ارزش بالا را در محدودیت وزن بلاک ۴ مگابایتی بستهبندی میکنند. ماینرهای امروزی به این نگاه میکنند که کدام تراکنش کارمزد بیشتری به ازای هر بایت پرداخت میکند و همانها را زودتر در بلاک میگذارند، نه اینکه چه زمانی ارسال شدهاند.
اگر کاربری بخواهد تراکنشش زودتر تأیید شود، میتواند گزینهای مثل «کارمزد با اولویت بالا» را انتخاب کند (یعنی کارمزد بیشتری بپردازد). در این حالت، او در واقع وارد بازار رقابتی کارمزدها میشود؛ جایی که ماینرها مثل بازیگران اقتصادی منطقی رفتار میکنند و سعی دارند درآمدشان را از هر بلاک به حداکثر برسانند. این پویایی یک بازار کارمزد ایجاد میکند که قرار است به طور نظری اقتصاد استخراج را حتی پس از کاهش یارانههای بلاک به سطوح ناچیز در دهههای آینده، حفظ کند.
بهرهوری سختافزار و پیشرفت فناوری
به حداکثر رساندن سودآوری استخراج نیازمند بهینهسازی مستمر بهرهوری سختافزار است، نه تلاش برای افزایش پاداشهای سطح پروتکل. مدارهای مجتمع ویژه برنامه (ASICs) که به طور خاص برای استخراج بیت کوین طراحی شدهاند، نرخ هش و بهرهوری انرژی به مراتب بهتری را در مقایسه با کارتهای گرافیک (GPUs) ارائه میدهند و آنها را به تنها گزینه عملیاتی برای عملیات استخراج جدی تبدیل میکنند.
ماینرهای ASIC مدرن، نرخ هش بالاتری را با مصرف انرژی کمتر به ازای هر تراهش ارائه میدهند؛ به طوری که قیمت تجهیزات از ۸۰ دلار در هر تراهش در سال ۲۰۲۲ به تقریباً ۱۶ دلار در هر تراهش در سال ۲۰۲۵ کاهش یافته است. این بهبود در اثربخشی هزینه به این معنی است که ماینرها میتوانند قدرت محاسباتی بسیار بیشتری را برای همان سرمایهگذاری به دست آورند.
معیارهای کلیدی انتخاب بهترین ماینر بیت کوین شامل قابلیتهای نرخ هش، مصرف برق (اندازهگیری شده بر حسب وات در هر تراهش)، الزامات خنککنندگی و دوام کلی است. بهرهوری انرژی مستقیماً بر سودآوری تأثیر میگذارد؛ زیرا برق بزرگترین هزینه عملیاتی جاری در عملیات استخراج است. ماینرها بهرهوری را از طریق پیادهسازی صحیح سیستم خنککننده، تنظیمات برق بهینه که مصرف را کاهش میدهد در حالی که نرخ هش پایدار را حفظ میکند و نگهداری منظم که از تجمع گرد و غبار جلوگیری میکند (که میتواند باعث گرم شدن بیش از حد و کاهش عملکرد شود)، افزایش میدهند.
عملیات پیشرفته از خنککنندگی غوطهوری (Immersion Cooling) یا سیستمهای مدیریت جریان هوای پیچیده استفاده میکنند که هزینههای خنککنندگی را به طور قابل توجهی کاهش داده و در عین حال طول عمر سختافزار را افزایش میدهند. ارتقاء به ماینرهای ASIC نسل آخر در صورت توجیه اقتصادی، یکی دیگر از استراتژیها برای حفظ بهرهوری رقابتی با افزایش سختی شبکه است.

روشهای کاهش هزینههای استخراج
از آنجا که ماینرها نمیتوانند ساختار پاداش پروتکل بیت کوین را افزایش دهند، کاهش مؤثر هزینههای عملیاتی به طور مؤثری سودآوری خالص را از پاداشهای موجود افزایش میدهد. هزینههای برق بر اقتصاد استخراج غالب است و انتخاب منبع انرژی و مذاکرات قیمتگذاری را برای عملیات پایدار حیاتی میکند.
برخی از عملیات استخراج به طور خاص، تأسیسات خود را در مناطقی با نرخ برق پایین مستقر میکنند یا از منابع انرژی تجدیدپذیر مانند برقآبی، خورشیدی و زمین گرمایی استفاده میکنند که مزایای بیشتری مخصوصاً از نظر هزینه دارد. قراردادهای خرید برق استراتژیک یا مشارکت در برنامههای پاسخ به تقاضا که به ماینرها بابت کاهش مصرف در دورههای اوج تقاضای شبکه جبران خسارت میدهند، میتواند اقتصاد را بیشتر بهبود بخشد.
بهینهسازی فراتر از تأمین انرژی به انتخابهای طراحی تأسیسات گسترش مییابد که الزامات خنککنندگی را به حداقل رسانده و بهرهوری عملیاتی را به حداکثر میرساند. طراحی تهویه مناسب، موقعیت جغرافیایی استراتژیک در آب و هوای ذاتاً خنکتر و پیادهسازی فناوریهای خنککننده پیشرفته، همگی سربار انرژی مرتبط با مدیریت گرما را کاهش میدهند.
ماینرها همچنین از صرفهجویی در مقیاس بهره میبرند، به طوری که عملیات بزرگتر در مقایسه با ماینرهای کوچک، هزینههای واحد کمتری را برای تجهیزات، نگهداری و انرژی به دست میآورند. اتوماسیون سیستمهای نظارت و مدیریت، هزینههای نیروی کار را کاهش میدهد در حالی که امکان پاسخ سریع به مسائل سختافزاری یا فرصتهای بهینهسازی را فراهم میکند. این بهرهوریهای عملیاتی در طول زمان انباشته میشوند و مزایای رقابتی پایداری را ایجاد میکنند که به ماینرها اجازه میدهد حتی با ادامه کاهش یارانههای بلاک از طریق رویدادهای هاوینگ آینده، سودآور باقی بمانند.
سودآوری استخراج در طول چرخههای بازار
سودآوری استخراج بیت کوین با چرخههای بازار ارزهای دیجیتال به طور قابل توجهی نوسان میکند و فرصتهایی را برای ماینرها ایجاد میکند تا از طریق زمانبندی استراتژیک، بازده را به حداکثر برسانند. قیمت بیت کوین مستقیماً بر درآمد استخراج تأثیر میگذارد، زیرا پاداشهای دلاری BTC با نرخهای مبادله رایج به ارز فیات تبدیل میشوند.
در سال ۲۰۲۵، قیمت بیت کوین که به طور مداوم در حدود یا بالاتر از ۱۰۰٬۰۰۰ دلار معامله میشود، باعث شده است که یارانه بلاک ۳.۱۲۵ بیت کوین به تنهایی بیش از ۳۰۰٬۰۰۰ دلار ارزش داشته باشد و اقتصاد استخراج را در مقایسه با دورههایی که بیت کوین با ارزشهای پایینتر معامله میشد، به طور قابل توجهی افزایش دهد. الگوهای تاریخی نشان میدهد که بیت کوین اغلب بازارهای صعودی را پس از رویدادهای هاوینگ تجربه میکند، که احتمالاً به دلیل کاهش انتشار عرضه همراه با حفظ یا افزایش تقاضا است.
ماینرهایی که این چرخهها را پشت سر میگذارند، باید ملاحظات سودآوری فوری را با برنامهریزی استراتژیک بلندمدت متعادل کنند. در طول بازارهای صعودی با قیمتهای بالا، استخراج سودآورتر میشود و به طور بالقوه سرمایهگذاری در توسعه تأسیسات یا ارتقاء سختافزار را توجیه میکند. برعکس، بازارهای نزولی با قیمتهای پایین میتوانند عملیات کمبازدهتر را غیرسودآور سازند و منجر به تسلیم ماینر (Miner Capitulation) شود؛ جایی که شرکتکنندگان تجهیزات را خاموش کرده یا به طور کامل از صنعت خارج میشوند.
این پویایی، تعدیل سختی شبکه را ایجاد میکند که میتواند در واقع سودآوری را برای ماینرهای باقیمانده با کاهش رقابت، بهبود بخشد. ماینرهای استراتژیک ممکن است در دورههای سودآور بیت کوین انباشت کنند تا ذخایر مالی برای عملیات پایدار در طول رکودها فراهم کنند. در نتیجه، آنها میتوانند به طور مؤثری در طول چرخههای کامل بازار بیت کوین استخراج کنند و از گرفتن تصمیمات واکنشی بر اساس نوسانات کوتاهمدت در امان بمانند.
آینده اقتصاد استخراج
پایداری بلندمدت اقتصاد استخراج بیت کوین به جایگزینی نهایی یارانههای بلاک با کارمزدهای تراکنش به عنوان منبع درآمد اصلی برای ماینرها بستگی دارد. این انتقال به تدریج در طول قرن آینده آشکار خواهد شد؛ زیرا یارانهها از طریق هاوینگهای متوالی به صفر نزدیک میشوند و انتظار میرود آخرین بیت کوین جدید در حدود سال ۲۱۴۰ استخراج شود.
سؤال حیاتی پیش روی مدل امنیتی بیت کوین این است که آیا درآمد کارمزد تراکنش به اندازه کافی ماینرها را برای حفظ قدرت محاسباتی عظیمی که در حال حاضر شبکه را ایمن میکند، تشویق خواهد کرد یا خیر. پیشبینیهای خوشبینانه نشان میدهد که افزایش پذیرش بیت کوین که حجم تراکنشهای بالاتری را به همراه دارد، همراه با افزایش قیمت بیت کوین، مشوق کافی را ایجاد خواهد کرد.
چندین عامل از این دیدگاه خوشبینانه حمایت میکنند، از جمله حجم تراکنش فعلی بیت کوین که از فعالیت ترکیبی ویزا و مسترکارت فراتر رفته است. با افزایش پذیرش، رقابت برای فضای بلاک باید به طور طبیعی کارمزدهای تراکنش را بالاتر ببرد، به ویژه در دورههای اوج فعالیت شبکه. شبکه لایتنینگ (Lightning Network) و سایر راهحلهای لایه دوم ممکن است در واقع این مدل را تقویت کنند تا تهدید، آن هم با فعال کردن تراکنشهای با حجم بالا و ارزش پایین خارج از زنجیره. تراکنشهای تسویه حساب در زنجیره اصلی کارمزدهای قابل توجهی را به همراه دارند.
علاوه بر این، شهرت امنیتی تثبیت شده و اثرات شبکه بیت کوین، انگیزههای قوی برای اکوسیستم ایجاد میکند تا دستمزد ماینر را در سطحی حفظ کند که برای جلوگیری از حملات کافی باشد. دهههای آینده این فرضیات را آزمایش خواهند کرد، اما الگوریتم سختی انطباقی بیت کوین و مکانیزمهای کارمزد مبتنی بر بازار اطمینان میدهند که اقتصاد استخراج به طور پایدار به سمت یک مدل امنیتی کاملاً مبتنی بر کارمزد تکامل خواهد یافت.
فرصتهای درآمدی نوظهور؛ فراتر از پاداشهای بلاک
ماینرها در حال بررسی جریانهای درآمدی تکمیلی فراتر از پاداشهای بلاک سنتی و کارمزدهای تراکنش هستند تا سودآوری کلی را افزایش دهند. ارزش قابل استخراج حداکثری (Maximal Extractable Value یا MEV) نشاندهنده سودهایی است که ماینرها میتوانند از طریق سفارش استراتژیک تراکنش، گنجاندن یا حذف در بلاکهایی که تولید میکنند، به دست آورند. در حالی که MEV در اتریوم و سایر پلتفرمهای قرارداد هوشمند که تراکنشهای پیچیده دیفای و فرصتهای آربیتراژ ایجاد میکنند، برجستهتر بوده است، ماینرهای بیت کوین نیز از برخی قابلیتهای MEV برخوردارند.
ماینرها میتوانند به طور نظری تراکنشها را اولویتبندی، بازچینش یا حذف کنند تا بازده خود را به حداکثر برسانند، اگرچه مدل تراکنش سادهتر بیت کوین، فرصتهای MEV را در مقایسه با پلتفرمهایی با تعاملات قرارداد هوشمند پیچیدهتر، محدود میکند.
بحث پیرامون MEV شامل تعادل سودآوری ماینر در برابر پیامدهای منفی احتمالی برای عدالت شبکه و تجربه کاربر است. منتقدان استدلال میکنند که استخراج تهاجمی MEV میتواند عدالت سفارش تراکنش را به خطر اندازد و به طور بالقوه از طریق فرانترانینگ (Frontrunning) یا سایر اقدامات استثمارگرانه به کاربران آسیب برساند.
طرفداران در مقابل میگویند که MEV صرفاً نشاندهنده بازارسازی کارآمد است و ماینرها شایسته دستمزد بابت خدمات ارزشمند سفارش تراکنش هستند. با بلوغ بازار کارمزد بیت کوین و با ارزشتر شدن فضای بلاک، بحثها پیرامون شیوههای مناسب MEV احتمالاً تشدید خواهد شد. ماینرها همچنین ممکن است جریانهای درآمدی کاملاً متمایزی مانند ارائه خدمات تثبیت شبکه از طریق مصرف برق انعطافپذیر یا ارائه منابع محاسباتی در دورههایی که استخراج به طور موقت غیرسودآور میشود را بررسی کنند.

ملاحظات نظارتی و بهینهسازی جغرافیایی
محیط نظارتی از طریق سیاستهای انرژی، چارچوبهای مالیاتی و مقررات خاص ارز دیجیتال که به طور چشمگیری در حوزههای قضایی مختلف متفاوت است، به طور قابل توجهی بر سودآوری استخراج تأثیر میگذارد. ماینرها بازده را با استقرار استراتژیک عملیات در محیطهای نظارتی مطلوب که انرژی کمهزینه و مالیات پایین دارند بهینهسازی میکنند. مناطقی با تولید مازاد انرژی تجدیدپذیر اغلب شرایط جذابی را ارائه میدهند و هزینههای برق پایین را با حمایت نظارتی ترکیب میکنند. برعکس، حوزههای قضایی که مقررات محدودکننده استخراج یا مالیات تنبیهی اعمال میکنند، میتوانند ماینینگ را از نظر اقتصادی غیرقابل اجرا سازند.
بهینهسازی جغرافیایی فراتر از ملاحظات نظارتی گسترش پیدا میکند و شامل عوامل آب و هوایی مؤثر بر هزینههای خنککنندگی، نزدیکی به منابع انرژی که اتلاف و هزینههای انتقال را کاهش میدهد و ثبات سیاسی میشود. آب و هوای سردتر، هزینههای خنککنندگی را به طور قابل توجهی کاهش میدهد و بهرهوری کلی انرژی را بهبود میبخشد. ماهیت جهانی استخراج بیت کوین رقابت ذاتی را در میان کشورهای مختلف ایجاد میکند و به طور بالقوه «رقابت به سمت بالا» را به دنبال دارد که در آن مناطق با ارائه شرایط بهینه برای این صنعت نوظهور رقابت میکنند.
نقش نرمافزار استخراج و بهینهسازی سیستم عامل

فراتر از انتخاب سختافزار، نرمافزار استخراج و بهینهسازی سیستم عامل (Firmware) یک اهرم حیاتی برای به حداکثر رساندن بهرهوری نرخ هش و سودآوری کلی است. راهحلهای سیستم عامل اختصاصی ماینرها را قادر میسازد تا پارامترهای عملکرد ASIC را سفارشیسازی کنند و حداکثر نرخ هش را در برابر مصرف برق متعادل سازند.
سیستم عامل پیشرفته امکان تنظیم دقیق تنظیمات ولتاژ، فرکانسهای ساعت و محدودیتهای برق را فراهم میکند تا نقاط بهرهوری بهینه را برای واحدهای سختافزاری فردی شناسایی کند. قابلیتهای نظارت آنی که در نرمافزار استخراج مدرن ادغام شدهاند، امکان شناسایی سریع و حل مسائل را قبل از تأثیر قابل توجه بر درآمد فراهم میسازد.
سیستم عامل سفارشی توسعه یافته توسط ارائهدهندگان شخص ثالث گاهی اوقات بهبود عملکردی را نسبت به نرمافزار ارائه شده توسط سازنده ارائه میدهد و به طور بالقوه نرخ هش را ۱۰ تا ۳۰ درصد افزایش میدهد یا مصرف برق را در نرخهای هش معادل کاهش میدهد.
با این حال، اصلاحات سیستم عامل خطراتی را به همراه دارد، از جمله ابطال گارانتی، آسیب سختافزاری احتمالی ناشی از تنظیمات نامناسب و آسیبپذیریهای امنیتی اگر منابع سیستم عامل به طور کامل بررسی نشوند.
عملیات استخراج حرفهای در مقیاس بزرگ به طور فزایندهای از پلتفرمهای مدیریت پیچیده استفاده میکنند که هزاران واحد ASIC را هماهنگ میکنند، بهروزرسانیهای سیستم عامل را خودکار میسازند، برنامههای نگهداری پیشبینیکننده را پیادهسازی میکنند و عملکرد را بر اساس عواملی مانند دمای محیط، رطوبت و نوسانات قیمت برق بهینه میسازند. این بهینهسازیهای نرمافزارمحور با بهرهوری سختافزار ترکیب میشوند تا مزایای رقابتی قابل توجهی ایجاد کنند که میتواند عملیات سودآور را از غیرسودآور متمایز سازد، زیرا حاشیه سود استخراج از طریق چرخههای هاوینگ آینده کمتر میشود.
جمعبندی
پاداشهای استخراج بیت کوین به دلیل معماری بنیادی که عرضه ثابت ۲۱ میلیونی را از طریق رویدادهای هاوینگ تثبیت میکند، نمیتوانند در سطح پروتکل افزایش یابند. این کمیابی غیرقابل تغییر نشاندهنده یک اصل مهم است که بیت کوین را به عنوان طلای دیجیتال با سیاست پولی قابل پیشبینی و مصون در برابر دستکاری تورمی قرار میدهد.
بنابراین، ماینرهایی که به دنبال به حداکثر رساندن درآمدهای بیت کوین خود هستند، باید بر بهینهسازی بهرهوری عملیاتی، کاهش هزینهها، انتخاب استخرهای استخراج مناسب با ساختارهای پرداخت مطلوب، اولویت دادن به تراکنشهای با کارمزد بالا و ارتقاء مستمر به سختافزار کارآمدتر تمرکز کنند. انتقال از اقتصاد وابسته به یارانه بلاک به مدلهای درآمدی مبتنی بر کارمزد تراکنش، پایداری آینده استخراج بیت کوین را تعریف خواهد کرد؛ به طوری که رشد پذیرش شبکه و توسعه بازار کارمزد تعیین میکند که آیا استخراج پس از نزدیک شدن یارانهها به صفر در دهههای آینده، به اندازه کافی سودآور باقی میماند یا خیر.
سوالات متداول
پاداش استخراج شامل یارانه بلاک (بیت کوینهای تازه ایجادشده) و کارمزدهای تراکنش است.
خیر، به دلیل اجماع غیرمتمرکز و محدودیت سقف ۲۱ میلیون بیت کوین، افزایش پاداش عملاً غیرممکن است.
استخرها شانس دریافت پاداش را بیشتر کرده و درآمد را منظمتر و قابل پیشبینیتر میکنند.



