متوسط هزینه دلاری (DCA) چیست؟
یکی از بزرگترین مشکلات سرمایهگذاران پیدا کردن نقطه ورود مناسب و خریدی با قیمت مناسب است. ترید و معاملهگری رمزارزها یکی از محبوبترین روشهای کسب درآمد در بازار رمزارزهاست. اما این کار مستلزم داشتن دانش معاملهگری، آشنایی کافی با تحلیل تکنیکال، داشتن زمان کافی و توانایی فعالیت در شرایط پراسترس است. طبیعی است که بخشی از معاملهگران در بازار رمزارزها، زمان و مهارت کافی برای فعالیت در چنین شرایطی را ندارند. این افراد معمولاً به سرمایهگذاری میانمدت یا بلندمدت در بازار روی آورده و با خرید رمزارزها در قیمت پایین، آن را چند ماه تا چند سال هولد میکنند؛ اما روش دیگری هم برای کسب سود از بازار رمزارزها وجود دارد؛ «میانگین هزینه دلاری». حالا سؤال اینجاست که روش میانگین هزینه دلاری چیست و چگونه میتوان از آن برای سرمایهگذاری در بیت کوین استفاده کرد؟ در ادامه مقاله نوبیتکس مگ بیشتر با این سبک از سرمایهگذاری آشنا خواهید شد.
متوسط هزینه دلاری چیست؟
وارن بافت، یکی از بزرگترین سرمایهگذاران دنیا و مدیرعامل برکشایر هاتاوی (Berkshire Hathaway)، در مقایسه میانگین هزینه دلاری با سایر روشهای سرمایهگذاری میگوید:
اگر دوست دارید هر هفته شش الی هشت ساعت از زمان خود را به سرمایهگذاری اختصاص دهید، این کار را بکنید، اما اگر تمایلی به این کار ندارید، از روش میانگین هزینه دلاری در صندوقهای سرمایهگذاری استفاده کنید.
میانگین هزینه دلاری (Dollar Cost Averaging) که اغلب با مخفف DCA از آن یاد میشود، خرید مقدار دلاریِ مشخصی از یک دارایی در فواصل زمانی معین است. برای مثال، خرید ده دلار بیت کوین در هفته و تکرار این کار در طول چندین هفته، میانگین هزینه دلاری بیت کوین است. سرمایهگذاران بلندمدت معمولاً از این روش استفاده میکنند تا از خرید بیت کوین با تمام سرمایه در اوج قیمت پیشگیری کنند. میانگین هزینه دلاری ممکن است گاهی سود کمتری نسبت به سرمایهگذاری عادی داشته باشد، اما در اکثر اوقات ریسک خرید در سقف قیمتی را بهصورت چشمگیری کاهش میدهد. برای درک بهتر این موضوع به دو مثال زیر توجه کنید:
شخصی ۱۰,۰۰۰ دلار اندوخته دارد و میخواهد آن را در بیت کوین سرمایهگذاری کند. او در اولین روز سال ۲۰۲۲، همه این پول را در قیمت ۴۷,۷۰۰ دلار به بیت کوین تبدیل میکند. حالا او ۰.۲۱ بیت کوین در کیف پول خود دارد.
شخص دیگری هم در ابتدای سال ۲۰۲۲، ده هزار دلار در اختیار دارد. او این پول را به ده بخش مساوی تقسیم کرده و در فواصل زمانی بیست روزه و بدون توجه به قیمت، بیت کوین میخرد. در نهایت او موفق به خرید ۰.۲۶۶ بیت کوین میشود، یعنی ۲۶ درصد بیشتر از مثال قبلی، در حالی که هزینه یکسانی با شخص اول صرف کرده است.
در متوسط هزینه دلاری، ایده اصلی این است که یک سرمایهگذاری را با یک زمانبندی از پیش تعیینشده و منظم بر اساس پساندازهای خود مدیریت کنیم. هدف متوسط هزینه دلاری این است که هزینه تمامشده برای خرید یک دارایی، در طول زمان برای شما کاهش یابد و همینطور اگر در نقطه ورودی اشتباه به آن بازار واردشدهاید، میزان ریسک تمامشده در نهایت کم شود.
البته متوسط هزینه دلاری به طور کامل ریسک را از بین نمیبرد. همچنین متوسط هزینه دلاری به تنهایی موفقیت یک سرمایهگذاری را تضمین نمیکند، چرا که باید عوامل دیگر را نیز در نظر گرفت.
پیشبینی زمانبندی بازار بسیار دشوار است. حتی بزرگترین پیشکسوتان معاملهگری هم در بعضی مواقع از پیشبینی رفتار بازار عاجزند. بنابراین اگر از متوسط هزینه دلاری بهره میبرید بهتر است یک برنامه خروج هم برای خود داشته باشید؛ در صورتی که یک قیمت هدف (یا دامنه قیمتی) برای خود مشخص کرده باشید، برنامه یا استراتژی خروج هم ساده است. مجدداً، سرمایهگذاری خود را به بخشهای مساوی تقسیم کرده و پس از نزدیک شدن بازار به قیمت تعیینشده ، شروع به فروش در قیمتهای مختلف در دامنه قیمتی هدف خود میکنید. به این ترتیب ریسک بیرون نیامدن از موقعیت فروش در زمان مناسب را کاهش مییابد. البته این موضوع کاملاً بستگی به رفتارهای معاملهگری شما دارد.
برخی از افراد هم استراتژی «خرید و نگهداری» یا Buy & Hold را در پیش میگیرند، در واقع در این استراتژی افراد هرگز راضی به فروش نمیشوند، زیرا انتظار دارند داراییهای خریداریشده به مرور گرانتر شوند.
میانگین هزینه ریالی
میانگین هزینه دلاری روش محبوبی برای معاملهگران در سراسر دنیاست، اما در ایران که درآمد اکثر افراد به ریال است، میتوان از روش میانگین هزینه ریالی استفاده کرد که دقیقاً مشابه با روش دلاری است، با این تفاوت که بهجای اختصاص مبلغ دلاری مشخص در هر دوره، خرید با مبلغ ریالی معینی انجام میشود. با یک مثال ساده، این روش را هم بررسی میکنیم:
تصور کنید شخصی ۲۵ میلیون تومان سرمایه دارد و میخواهد آن را از ابتدای سال ۲۰۲۲ در بیت کوین سرمایهگذاری کند. روش آسانتر و دمدستیتر این است که تمام این پول را در همان ابتدای سال به خرید بیت کوین اختصاص دهد. در این حالت، با توجه به قیمت ۴۷,۷۰۰ دلاری بیت کوین و قیمت ۲۹,۳۰۰ تومانی تتر، این شخص میتواند ۰.۰۱۷۹ بیت کوین خریداری کند.
اما اگر این شخص با همین مقدار سرمایه بخواهد از روش میانگین هزینه ریالی استفاده کرده و این مبلغ را به ۲۵ قسمت مساوی تقسیم کرده و در ابتدای ۲۵ هفته بیت کوین خریداری کند، در پایان هفته بیست و پنجم ۰.۰۲۵۷ بیت کوین در اختیار خواهد داشت که ۲۵ درصد بیشتر از حالت قبلی است.
میانگین هزینه دلاری بهینه
اگر تجربه ترید با استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال را داشته باشید، به سرعت متوجه خواهید شد که میتوانید با استفاده از این ابزارها، عملکرد استراتژی میانگین هزینه دلاری را بهبود ببخشید. کافی است به جای خرید بیت کوین در فواصل زمانی مشخص، در زمانی خرید کنید که سیگنال کف قیمتی را از اندیکاتورهای تکنیکال دریافت میکنید. برای مثال، وقتی قیمت به میانگین متحرک بلندمدت نزدیک میشود یا به زیر میانگین متحرک میرسد، میتواند زمان مناسبی برای خرید باشد. در این حالت ممکن است نتوانید به زمانبندی روش میانگین هزینه دلاری پایبند بمانید، اما اگر مهارت تحلیل تکنیکالتان بالا باشد، سود بیشتری نصیبتان خواهد شد.
مزایا و معایب میانگین هزینه دلاری
میانگین هزینه دلاری راهبرد مناسبی برای سرمایهگذاران بلندمدت بیت کوین است، اما مانند هر روش دیگری، مزایا و معایب خود را دارد. در ادامه به تعدادی از این مزایا و معایب اشاره خواهیم کرد تا دید کلی و منصفانهای نسبت به این روش داشته باشید.
مزایا
کاهش ریسک خرید در سقف: اساسِ استراتژی میانگین هزینه دلاری، تقسیم سرمایه به چند بخش و خرید در چند مرحله است. از آنجا که تمام سرمایه در یک مرحله برای خرید اختصاص داده نمیشود، تقریباً غیرممکن است که تمام مراحلِ خرید در اوج قیمتی انجام شود. این موضوع برای بازار رمزارزهای بسیار مهم است، چراکه نوسانات در این بازار بالاست و ممکن است چند هفته بعد از خرید یک ارز، قیمت آن افت محسوسی را تجربه کند.
عدم نیاز به سرمایه زیاد در ابتدای راه: از آنجا که در روش میانگین هزینه دلاری خریدها باید در چند مرحله و با مبالغ کم انجام شود، نیازی به داشتنِ مبالغ بالا از روز اول نیست. به همین خاطر، میانگین هزینه دلاری روش مناسبی برای کسانی است که بخشی از درآمد یا حقوق خود را بهصورت ماهانه یا هفتگی به خرید بیت کوین اختصاص میدهند.
شانس خرید در ریزشهای ناگهانی: کسی که از روش DCA استفاده میکند، همواره بخشی از پول خود را بهصورت نقد در اختیار دارد. وقتی بازار بهصورت ناگهانی ریزش میکند، این فرصت برای سرمایهگذار وجود دارد که با بخشی از پول خود سریعاً خرید انجام دهد و میانگین قیمت خرید خود را کاهش دهد. سقوط قیمت بیت کوین در نوامبر ۲۰۱۸ (آبان ۱۳۹۷) مثال خوبی برای این مورد است. در این تاریخ، بیت کوین به مدت چند ماه در محدوده ۶ هزار دلار در حال نوسان بود که بهیکباره تا ۳,۵۰۰ دلار ریزش کرد و فرصت خرید خوبی را فراهم کرد. سه ماه بعد از این ریزش، قیمت به بیش از ۱۴ هزار دلار رسید.
کاهش استرس: یکی از مهمترین نکات در مورد روشهای مختلف سرمایهگذاری که معمولاً نادیده گرفته میشود، تأثیر آن بر سلامت روان است. این نکته در بازار رمزارزها که نوسانات شدیدی را تجربه میکند، اهمیت بیشتری دارد. اما با استفاده از استراتژی میانگین هزینه دلاری، این نوسانات بر تمام سرمایه یک معاملهگر تأثیر نخواهد داشت، چراکه خریدها در مراحل و قیمتهای متفاوت انجام شده است.
معایب
بازدهی کمتر در بازارهای گاوی: در روندهای صعودی قدرتمند، بهترین راه برای سرمایهگذاری، خرید با تمام سرمایه در ابتدای روند صعودی است. استفاده از روش میانگین هزینه دلاری در روند صعودی به گونهای است که در هر مرحله از خرید، قیمت بیت کوین بالاتر خواهد بود. به این ترتیب میانگین قیمت خرید افزایش مییابد و این به معنی از دست دادن بخشی از سود است.
این موضوع بزرگترین ایراد استراتژی DCA است. اما مسئله این است که هیچکس نمیتواند زمان شروع و ادامه یک روند صعودی را به دقت پیشبینی کند.
کاهش شانس خرید در کف قیمتی: میانگین هزینه دلاری همانگونه که ریسک خرید در اوج قیمت را کاهش میدهد، شانس خرید در کف قیمتی دقیق را هم کمتر میکند. اگر به زمانبندی استراتژی DCA پایبند باشید، تقریباً غیرممکن است که در پایینترین قیمت خرید کنید.
سود کمتر در کوتاهمدت: روش میانگین هزینه دلاری راهبرد بلندمدتی محسوب میشود. چراکه خرید مرحلهبهمرحله گاهی اوقات تا چند ماه ادامه مییابد و بعد از اتمام مراحل خرید هم ممکن است رسیدن تا سود موردنظر چند ماه زمان ببرد.
سخن پایانی؛ آیا استراتژی DCA برای شما مناسب است؟
متوسط هزینه دلاری یک استراتژی است که میتواند اثر نوسانات قیمتی روی سرمایهگذاری و نقطه ورود نامناسب را به حداقل برساند؛ اما در نهایت تضمینکننده موفقیت یک سرمایهگذاری نیست. به طور کلی این استراتژی مناسب افرادی است که نمیخواهند به طور مداوم و بیستوچهارساعته پای نمودار بنشینند؛ اما نیمنگاهی به سرمایهگذاری و کسب سود از این راه را در نظر دارند.