بررسی کامل وایت پیپر ترون به زبان ساده

وایت پیپر ترون (TRON) که نسخه اولیه آن در سال ۲۰۱۷ منتشر شد، سندی فراتر از معرفی یک ارز دیجیتال ساده است. این سند در واقع طرح اولیه و نقشه راهی برای ساخت یک پلتفرم کامل و جهانی با هدف بازسازی ساختار فعلی اینترنت و حرکت به سمت نسل سوم وب یا همان وب ۳ است.
هدف ترون
هدف اصلی و ماموریت اعلامشده در وایت پیپر ترون، ایجاد یک «سیستم جهانی و آزاد برای سرگرمیهای محتوامحور» بود. به زبان ساده، ترون قصد داشت ساختار متمرکز اینترنت امروزی را به چالش بکشد. در مدل فعلی، پلتفرمهای واسطهای مانند گوگل (از طریق یوتیوب و فروشگاه گوگل پلی)، اپل (از طریق اپ استور) و اسپاتیفای، بر نحوه توزیع و کسب درآمد از محتوا تسلط کامل دارند.
آنها بخش قابل توجهی از درآمد را به عنوان کارمزد برمیدارند و بر محتوای قابل انتشار کنترل دارند. وابستگی شدید به این پلتفرمها باعث شده که کاربران احساس کنند کنترل دادههایشان در دست دیگران است و هر لحظه ممکن است تصمیم یک شرکت سرنوشت فعالیتهای آنان را تغییر دهد.
چشمانداز وایت پیپر ترون، حذف کامل این واسطهها و بازگرداندن مالکیت دادهها به کاربران بود. در این اکوسیستم غیرمتمرکز، تولیدکنندگان محتوا (مانند توسعهدهندگان بازی، نوازندگان، نویسندگان، یا استریمرها) میتوانند آثار خود را مستقیما به دست مصرفکنندگان برسانند. مصرفکنندگان نیز هزینه آن را مستقیما به تولیدکننده پرداخت میکنند.
خرید بیتتورنت (BitTorrent): تبدیل تئوری به واقعیت

در جولای ۲۰۱۸ (تیر ۱۳۹۷)، جاستین سان بنیانگذار ترون، یک حرکت استراتژیک کلیدی انجام داد: خرید کامل پلتفرم اشتراکگذاری فایل «بیتتورنت». این خرید، یک نقطه عطف بود که نشان داد چشمانداز وایت پیپر ترون فراتر از یک ایده تئوریک است.
بیتتورنت در آن زمان خود یک شبکه عظیم همتا به همتا (P2P) با سابقهای طولانی در اشتراکگذاری غیرمتمرکز فایل و دارای بیش از ۱۰۰ میلیون کاربر فعال بود. پس از این خرید، بیتتورنت به عنوان «زیرساخت اصلی پلتفرم ترون» معرفی شد.
اهمیت این اقدام را نمیتوان نادیده گرفت. وایت پیپر ترون وعده یک سیستم ذخیرهسازی و توزیع داده غیرمتمرکز را داده بود. ساخت چنین سیستمی از پایه، نیازمند سالها توسعه و جذب میلیونها کاربر برای رسیدن به پایداری شبکه است. ترون با خرید بیتتورنت، این فرآیند طولانی را به کلی دور زد.
با این میانبر استراتژیک، ترون نه تنها فورا به یک شبکه توزیع محتوای فعال و اثباتشده دسترسی پیدا کرد، بلکه صاحب برندی شد که نام آن مترادف با «عدم تمرکز» در اینترنت بود. این حرکت، ترون را در یک شب از یک «ایده روی کاغذ» به یک «اکوسیستم» با زیرساخت واقعی و پایگاه کاربری عظیم تبدیل کرد.
در راستای تحقق کامل چشمانداز «عدم تمرکز» که در وایت پیپر ترسیم شده بود، پروژه در سالهای بعد گام نهایی را برداشت. بنیاد ترون (Tron Foundation) که نهاد متمرکز ادارهکننده پروژه بود، در دسامبر ۲۰۲۱ (آذر ۱۴۰۰) رسما منحل شد.

پس از آن، کنترل کامل پروتکل و آینده آن به یک سازمان خودگردان غیرمتمرکز به نام «ترون دائو» واگذار گردید. این اقدام، تکمیلکننده فلسفه وایت پیپر ترون بود: نه تنها «محتوا» باید غیرمتمرکز باشد، بلکه «حاکمیت» و مدیریت خود پلتفرم نیز باید از کنترل یک نهاد مرکزی خارج شده و به جامعه کاربران و دارندگان توکن سپرده شود.
معماری فنی ترون
وایت پیپر ترون برای دستیابی به اهداف جاهطلبانه خود (پشتیبانی از میلیونها کاربر و حجم عظیم محتوا)، یک معماری فنی هوشمندانه و «ماژولار» را پیشنهاد داد. این معماری، شبکه ترون را به سه لایه مجزا و تخصصی تقسیم میکند: لایه ذخیرهسازی، لایه هسته و لایه اپلیکیشن.
این طراحی سهلایه، یک واکنش مستقیم به مشکلات معماری یکپارچه بلاکچینهای نسل قبل، به ویژه اتریوم، بود. در معماری یکپارچه اتریوم اولیه، تمام وظایف (ذخیرهسازی دادهها، اجرای محاسبات، و مدیریت اپلیکیشنها) به صورت درهمتنیده انجام میشد. این ساختار، شبکه را شکننده میکرد؛ به طوری که محبوبیت ناگهانی یک برنامه (مانند بازی CryptoKitties در سال ۲۰۱۷) میتوانست کل شبکه را مسدود، سرعت تراکنشها را به شدت کند و کارمزدها، برای تمام کاربران سر به فلک بکشد.

طراحی ماژولار ترون با تفکیک این وظایف، به هر لایه اجازه میدهد تا به طور مستقل و بدون ایجاد اختلال در لایههای دیگر، بهینهسازی شود. این جداسازی، کلید دستیابی به مقیاسپذیری و توان عملیاتی بالایی بود که وایت پیپر ترون وعده آن را میداد.
لایه ذخیرهسازی (Storage Layer): (انبار داده)
این لایه در نقش «هارد دیسک» یا حافظه دائمی شبکه ترون عمل میکند. وظیفه آن ذخیرهسازی ایمن و کارآمد تمام دادههای بلاکچین است. وایت پیپر این لایه را به دو بخش اصلی تقسیم میکند: «ذخیرهسازی بلاک» که تاریخچه کامل تراکنشها را نگهداری میکند، و «ذخیرهسازی وضعیت» که وضعیت فعلی حسابها، موجودیها و دادههای قراردادهای هوشمند را ذخیره میکند.
نکته فنی کلیدی! یک انتخاب هوشمندانه در طراحی این لایه، استفاده از یک «پایگاه داده گرافی» (Graph Database) برای ذخیرهسازی وضعیت است. پایگاههای داده سنتی برای ذخیره ردیفهای ساده (مانند یک دفتر کل حسابداری) خوب هستند، اما پایگاههای داده گرافی برای ذخیره و بازیابی سریع روابط بین دادهها (مانند «کاربر A محتوای کاربر B را دنبال میکند» یا «کاربر C به این dApp رای داده است») بهینهسازی شدهاند. این انتخاب فنی مستقیما از چشمانداز اولیه وایت پیپر برای میزبانی «شبکههای اجتماعی» پشتیبانی میکرد.
لایه هسته (Core Layer): (موتورخانه و مغز)
این لایه، «موتورخانه» و «مغز» محاسباتی شبکه ترون است. تمام منطق و پردازش اصلی در اینجا اتفاق میافتد.
وظایف اصلی این لایه عبارتند از :
- مدیریت حسابها: ایجاد و مدیریت حسابهای کاربری و موجودی ترون آنها.
- اجرای قراردادهای هوشمند: این لایه میزبان «ماشین مجازی ترون» (TVM) است که مسئول اجرای کدهای برنامههای غیرمتمرکز میباشد.
- اجرای مکانیزم اجماع: مهمترین بخش، یعنی الگوریتم اجماع DPoS که تعیین میکند چه کسی بلاک بعدی را بسازد، در این لایه اجرا میشود.
لایه اپلیکیشن (Application Layer): (رابط کاربری)
این لایه، ویترین شبکه و نقطهای است که کاربران و توسعهدهندگان با ترون تعامل میکنند. توسعهدهندگان میتوانند با استفاده از APIهای این لایه، برنامههای غیرمتمرکز (dApps) و کیف پولهای سفارشی خود را بسازند.
یک تصمیم فنی مهم در این لایه، استفاده از پروتکل Google Protobuf گوگل است. این پروتکل به شبکه اجازه میدهد تا به طور ذاتی «چندزبانه» باشد. به این معنی که توسعهدهندگان محدود به یک زبان برنامهنویسی خاص نیستند و میتوانند به راحتی با زبانهای محبوبی مانند جاوا، پایتون یا ++C با شبکه ارتباط برقرار کرده و برنامههای خود را توسعه دهند، که این امر موانع ورود توسعهدهندگان جدید را به شدت کاهش میدهد.
مکانیزم اجماع ترون (DPoS)

مکانیزم یا الگوریتم اجماع، قلب تپنده هر بلاکچین است؛ سیستمی که مشخص میکند چگونه تراکنشها تایید و بلاکهای جدید به زنجیره اضافه شوند و همه اعضا بر سر یک تاریخچه واحد به توافق برسند. وایت پیپر ترون، مکانیزم نوآورانهای به نام «اثبات سهام نمایندگیشده» (DPoS) را معرفی کرد.
اثبات سهام نمایندگیشده در ترون شبیه یک «انتخابات پارلمانی» است. به جای اینکه همه در ساخت بلاک رقابت کنند یا منتظر انتخاب شدن در قرعهکشی باشند، جامعه دارندگان توکن TRX «رای» میدهند تا گروه کوچکی از نمایندگان ارشد مورد اعتماد را انتخاب کنند. پس از آن، فقط این نمایندگان منتخب، مسئولیت ساخت بلاک و تایید تراکنشها را بر عهده میگیرند. سیستم DPoS ترون به طور مشخص بر روی ۲۷ «نماینده ارشد» متمرکز است.
فرآیند به این شکل است:
۱. هر کسی میتواند برای تبدیل شدن به نماینده ارشد کاندید شود.
۲. دارندگان توکن TRX میتوانند با «فریز کردن» توکنهای خود، به کاندیداهای مورد نظرشان رای دهند. هرچه TRX بیشتری فریز کنید، رای شما وزن بیشتری دارد.
۳. در هر انتخابات (که هر ۶ ساعت یکبار برگزار میشود)، ۲۷ کاندیدایی که بیشترین رای را کسب کردهاند، به عنوان نمایندگان رسمی شبکه انتخاب میشوند
۴. این ۲۷ نماینده، به صورت نوبتی، تنها نهادهایی هستند که تراکنشها را اعتبارسنجی کرده و بلاکهای جدید را در شبکه ایجاد میکنند و میتوانند پیشنهادهایی برای تغییر پارامترهای شبکه، مانند پاداش بلاک و کارمزد تراکنش، ارائه دهند. برای تصویب هر پیشنهاد، رای موافق حداقل ۱۹ نماینده لازم است و روند رایگیری سه روز طول میکشد تا همه اعضا فرصت بررسی و بحث داشته باشند.
چرا ترون اینقدر سریع است؟ ترون از نظر تئوری ادعای دستیابی به سرعت ۲٬۰۰۰ تراکنش بر ثانیه را دارد، اما در واقعیت میزان TPS آن حدود ۲۰۰ است که باز هم از شبکهای مثل بیت کوین بسیار سریعتر است. همچنین زمان ساخت بلاک در ترون ۳ ثانیه است. راز این سرعت دقیقا در همین محدودیت ۲۷ نماینده نهفته است. هماهنگی و رسیدن به اجماع بین ۲۷ نهاد شناختهشده، هزاران بار سریعتر از هماهنگی بین دهها هزار ماینر ناشناس در شبکه بیت کوین است.
نکته کلیدی در مورد DPoS این است: تمرکزگرایی نسبی در این مدل یک اشکال یا باگ سیستمی نیست، بلکه یک ویژگی و انتخاب طراحی آگاهانه است.
وایت پیپر ترون یک هدف تجاری مشخص داشت: پشتیبانی از برنامههای غیرمتمرکز مقیاسپذیر و استریم محتوا که به هزاران تراکنش در ثانیه نیاز دارند. تیم ترون به درستی تشخیص داده بود که مدلهای کاملا غیرمتمرکز مانند اثبات کار (PoW) بیت کوین، به دلیل کندی ذاتی، هرگز نمیتوانند به این هدف تجاری دست یابند.
بنابراین، آنها آگاهانه تصمیم گرفتند تا «عدم تمرکز کامل» را فدای سرعت و کارایی کنند. انتخاب ۲۷ نماینده یک راهحل برای دستیابی به یک هدف تجاری بود.
ماشین مجازی ترون (TVM) و قراردادهای هوشمند

اگر لایه هسته را «موتورخانه» در نظر بگیریم، «ماشین مجازی ترون» (TVM) ، «موتور» اصلی و مغز محاسباتی درون آن است. TVM یک محیط اجرایی ایزوله و امن است که کدهای قرارداد هوشمند در آن اجرا میشوند. هر برنامه غیرمتمرکز که روی ترون ساخته میشود، در واقع مجموعهای از قراردادهای هوشمند است که منطق آن توسط TVM پردازش میشود.
وایت پیپر ترون، TVM را به عنوان یک ماشین مجازی «سبک» و کارآمد توصیف میکند که با هدف مصرف بهینه منابع و عملکرد بالا طراحی شده تا بتواند از پس حجم بالای تراکنشهای شبکه برآید. با این حال، مهمترین و استراتژیکترین ویژگی TVM، نه نوآوری منحصربهفرد آن، بلکه «سازگاری» کامل آن با «ماشین مجازی اتریوم» (EVM) است.
به زبان ساده، این سازگاری به این معناست:
توسعهدهندگانی که قبلا برای اتریوم که در آن زمان پادشاه بلامنازع قراردادهای هوشمند بود، برنامه نوشتهاند، از زبان برنامهنویسی Solidity استفاده کردهاند. سازگاری TVM با EVM به این توسعهدهندگان اجازه میدهد تا کدهای نوشتهشده برای اتریوم را به سادگی «کپی-پیست» کرده و آن را تقریبا بدون هیچ تغییری، مستقیما روی شبکه ترون اجرا کنند.
این تصمیم یک حرکت فنی نبود، بلکه یک رشد تجاری درخشان بود. در سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸، اتریوم عملا تمام جامعه توسعهدهندگان، ابزارهای برنامهنویسی، آموزشها و برنامههای غیرمتمرکز فعال را در انحصار خود داشت.

ترون برای رقابت در چنین بازاری، به جای وادار کردن توسعهدهندگان به یادگیری یک زبان برنامهنویسی جدید یا استفاده از ابزارهای جدید (که یک مانع بزرگ محسوب میشود)، به سادگی برای آنها فرش قرمز پهن کرد.
پیام ترون به اکوسیستم اتریوم واضح بود: «آیا از کندی شبکه و کارمزدهای سرسامآور اتریوم خسته شدهاید؟ کد شما همین حالا روی شبکه ما کار میکند. تنها تفاوت این است که شبکه ما ۱۰۰ برابر سریعتر و ۱٬۰۰۰ برابر ارزانتر است».
این استراتژی سازگاری، بزرگترین مانع مهاجرت از اتریوم را از سر راه برداشت. این به ترون اجازه داد تا در کوتاهترین زمان ممکن، بخش قابل توجهی از اکوسیستم dAppها و جامعه توسعهدهندگان اتریوم را به سمت خود جذب کند و اکوسیستم نوپای خود را به سرعت بسازد.
توکنومیکس ترون

توکن بومی شبکه ترون، «ترونیکس» (Tronix) نام دارد که با نماد TRX شناخته میشود. این توکن، خون جاری در رگهای اکوسیستم ترون است و چندین کاربرد حیاتی دارد:
۱. واحد پرداخت و کارمزد: TRX واحد پول استاندارد در اکوسیستم ترون است. اگرچه مدل منابع ترون بسیاری از تراکنشها را رایگان میکند، اما در صورت اتمام منابع، TRX به عنوان کارمزد تراکنش سوزانده میشود.
۲. حاکمیت: مهمترین کاربرد TRX، استفاده از آن برای به دست آوردن قدرت در شبکه است. کاربران با استیک کردن TRX، حق رای به دست میآورند تا بتوانند در انتخابات ۲۷ نماینده ارشد شرکت کنند.
۳. تولید منابع: فریز کردن TRX نه تنها حق رای میدهد، بلکه منابعی حیاتی به نام انرژی و پهنای باند تولید میکند که برای انجام تراکنشها در شبکه ضروری هستند.
۴. هزینه ایجاد توکن: ایجاد یک توکن جدید تحت استاندارد TRC-10 در شبکه ترون، هزینهای ثابت معادل ۱۰۲۴ واحد TRX دارد.
توزیع اولیه (ICO)
ترون در سپتامبر ۲۰۱۷ (شهریور ۱۳۹۶) از طریق عرضه اولیه سکه (ICO) توانست ۷۰ میلیون دلار سرمایه اولیه جذب کند. کل عرضه اولیه توکن TRX برابر با ۱۰۰ میلیارد واحد بود که نحوه توزیع آن به شرح زیر بود:
- ۴۰ درصد برای فروش عمومی (ICO).
- ۱۵.۷۵ درصد برای فروش خصوصی به سرمایهگذاران اولیه.
- ۳۴ درصد به «بنیاد ترون» اختصاص یافت.
- ۱۰ درصد به شرکت Peiwo Huanle (یک شرکت خصوصی متعلق به جاستین سان) اختصاص یافت.
مدل منابع: انرژی و پهنای باند به زبان ساده

این بخش، نوآورانهترین و از نظر تجاری، موفقترین بخش وایت پیپر ترون است. ترون مدل کارمزد سنتی «پرداخت به ازای هر تراکنش» که در اتریوم رایج بود را با یک مدل اقتصادی کاملا متفاوت به نام «مالکیت سهم از منابع» جایگزین کرد.
بیایید این دو مدل را مقایسه کنیم:
- مدل اتریوم (عملیاتی): در اتریوم، برای انجام هر تراکنش، شما باید هزینهای متغیر به نام «گس» (Gas) را با استفاده از ETH بپردازید. این یک هزینه عملیاتی است. اگر شبکه شلوغ باشد، این هزینه میتواند به شدت گران شود.
- مدل ترون (سرمایهای): در ترون، شما به جای پرداخت کارمزد، میتوانید TRX خود را استیک کنید. این یک سرمایهگذاری است، نه هزینه. در ازای این سرمایهگذاری، شما به طور موقت مالک بخشی از منابع محاسباتی شبکه میشوید و به طور روزانه و دائمی، سهمیهای از انرژی و پهنای باند دریافت میکنید.
برای یک کاربر عادی که گهگاه تراکنش انجام میدهد، شاید تفاوت چندانی نداشته باشد. اما برای یک کاربر فعال مانند یک صرافی، یک پلتفرم بازی، یا فردی که روزانه دهها بار تتر جابجا میکند، این مدل یک انقلاب است. به جای پرداخت هزاران دلار کارمزد در ماه (مدل اتریوم)، آن کاربر میتواند یک بار مبلغ قابل توجهی TRX فریز کند و پس از آن، تقریبا تمام تراکنشهای خود را برای همیشه به صورت رایگان انجام دهد. این جذابیت اقتصادی، دلیل اصلی تسخیر بازار استیبل کوینها توسط ترون بود.
این مدل منابع به دو بخش تقسیم میشود:
- پهنای باند: این منبع برای تراکنشهای «ساده» و «سبک» استفاده میشود که نیاز به محاسبات پیچیده ندارند.
- مثال: ارسال TRX، ارسال توکنهای TRC-10، رای دادن در انتخابات نمایندگان ارشد.
- نحوه دریافت: هر حساب کاربری فعال، روزانه ۶۰۰ واحد پهنای باند رایگان دریافت میکند. برای دریافت مقادیر بیشتر، باید TRX فریز کنید.
- انرژی: این منبع برای تراکنشهای پیچیده و سنگین استفاده میشود که نیازمند اجرای قرارداد هوشمند هستند.
استانداردهای توکن: تفاوت TRC-10 و TRC-20

وجود دو منبع متفاوت (انرژی و پهنای باند)، مستقیما منجر به ایجاد دو استاندارد اصلی برای توکنها در شبکه ترون شد:
- TRC-10: این استاندارد توکن «بومی» پروتکل ترون است. ساخت آن بسیار ساده است و نیازی به دانش قرارداد هوشمند ندارد و هزینه ثابت ۱۰۲۴ واحد TRX دارد. از آنجایی که این توکنها بومی شبکه هستند و با قرارداد هوشمند اجرا نمیشوند، تراکنشهای آنها بسیار سریع و ارزان است و فقط پهنای باند مصرف میکند.
- TRC-20: این استاندارد، کپی مستقیم استاندارد ERC-20 اتریوم است و برای توکنهایی استفاده میشود که از طریق قرارداد هوشمند روی TVM اجرا میشوند. این توکنها پیچیدهتر، قدرتمندتر و انعطافپذیرتر هستند و با کل اکوسیستم دیفای سازگارند. به دلیل اینکه اجرای آنها نیازمند محاسبات TVM است، تراکنشهای آنها انرژی (و مقداری پهنای باند) مصرف میکند.
اتهامات سرقت ادبی در وایت پیپر ترون
در ژانویه ۲۰۱۸ (دی ۱۳۹۶)، مدت کوتاهی پس از انتشار وایت پیپر و در اوج محبوبیت ترون، جامعه توسعهدهندگان کریپتو متوجه شباهتهای غیرقابل انکار و چشمگیری بین وایت پیپر ترون و وایت پیپرهای پروژههای معتبر دیگر، به ویژه IPFS و فایلکوین شد.
«خوان بنت» (Juan Benet)، بنیانگذار هر دو پروژه IPFS و فایلکوین (و یکی از چهرههای بسیار معتبر در فضای کریپتو)، شخصا در توییتر ترون را متهم کرد. او با ارائه شواهد، ادعا کرد که حداقل ۹ صفحه از وایت پیپر انگلیسی ترون، به صورت عمده و گاهی کلمه به کلمه، از اسناد فنی پروژههای او کپیبرداری شده است. این کپیبرداری صرفا در ایدههای کلی نبود، بلکه شامل بخشهای فنی دقیق، توصیف استراتژیهای شبکه (مانند Bitswap) و حتی معادلات و فرمولهای ریاضی بود.
بزرگترین مدرک علیه ترون، این بود که نسخه اولیه وایت پیپر انگلیسی آنها فاقد هرگونه بخش رفرنس یا منابع بود. در دنیای علمی و فنی، استفاده از کار دیگران بدون ارجاع دادن، تعریف دقیق «سرقت ادبی» است.

دفاعیه جاستین سان در برابر این اتهامات، به طور گستردهای ضعیف تلقی شد. او ادعا کرد که وایت پیپر اصلی پروژه به زبان چینی نوشته شده و آن نسخه، دارای ارجاعات دقیق و کامل بوده است. او مدعی شد که نسخههای انگلیسی، کرهای و اسپانیایی توسط داوطلبان ترجمه شدهاند و در این فرآیند ترجمه بد، بخش ارجاعات به اشتباه جا افتاده است.
این پاسخ تقریبا هیچکس را قانع نکرد. منتقدان اشاره کردند که حجم و ماهیت کپیبرداری بسیار فراتر از «جا افتادن» چند مرجع در فرآیند ترجمه است. پس از بالا گرفتن جنجال، بنیاد ترون به طور موقت وایت پیپرهای انگلیسی و چینی را از وبسایت رسمی خود حذف کرد. این اتهامات بعدها به کدهای خود پروژه نیز کشیده شد و ادعاهایی مبنی بر کپیبرداری بخشهایی از کد اتریوم بدون رعایت مجوزهای لازم مطرح گردید.
وایت پیپر، به مثابه سند هویت و اعلام موجودیت یک پروژه بلاکچین است. سرقت ادبی در این سند نشان داد که برای تیم ترون، داشتن یک وایت پیپر چشمگیر و فنی، مهمتر از نوشتن و خلق واقعی آن بوده است.
این پروژه توسط چهرههای برجستهای مانند ویتالیک بوترین (که کپیبرداری ترون را به سخره گرفت) به عنوان یک پروژه «مقلد» و نه «مبدع» شناخته شد.
جمعبندی
بزرگترین موفقیت ترون، حاصل یک چرخش کامل و تصادفی از چشمانداز اصلی وایت پیپر آن بود. وایت پیپر برای تولیدکنندگان محتوا طراحی شده بود. اما ویژگیهای فنی که برای این هدف ساخته شدند (یعنی سرعت بسیار بالا بهعلاوه مدل اقتصادی نوآورانه انرژی/پهنای باند)، یک بازار کاملا متفاوت و پیشبینینشده را به خود جذب کرد: بازار کاربران استیبل کوین.
مدل انرژی/پهنای باند ترون، این شبکه را به بهترین، سریعترین و ارزانترین زیرساخت موجود در جهان برای جابجایی مبالغ خرد و کلان تتر تبدیل کرد. در حالی که کارمزد انتقال تتر در اتریوم میتوانست به دهها دلار برسد، در ترون این کار تقریبا رایگان بود.
در نتیجه، ترون به طور تصادفی قاتل اتریوم شد؛ نه در حوزه محتوا یا dAppها، بلکه در حوزه پرداختهای خرد و انتقال استیبل کوین. این یک موفقیت تجاری عظیم است که تقریبا هیچ ارتباطی با چشمانداز اصلی و اولیه وایت پیپر ترون ندارد.
سوالات متداول
بله. هر دارنده TRX میتواند دارایی خود را فریز کند و با بهدست آوردن حق رای، به نمایندگان ارشد رای دهد.
ترون از ترکیب اثبات سهام نمایندگیشده و الگوریتمهای رمزنگاری پیشرفته برای جلوگیری از حملات و تضمین صحت تراکنشها استفاده میکند.
بله. استانداردهای TRC‑۲۰ امکان ایجاد توکنهایی سازگار با قراردادهای هوشمند اتریوم را فراهم میکند و شبکه از طریق پروتکلهای میانزنجیرهای با بیش از ۲۵ زنجیره دیگر ارتباط برقرار میکند.
قراردادها عمدتا با زبان سالیدیتی نوشته میشوند و سپس توسط ماشین مجازی ترون اجرا میشوند.



