دودلز چیست؟ آشنایی با ارز دیجیتال DOOD

در سالهای ابتدایی ظهور NFTها، بسیاری تصور میکردند این فضا چیزی فراتر از تصاویر پروفایلهای رنگارنگ و معاملات هیجانی نخواهد بود. اما با گذر زمان، پروژههایی پا به میدان گذاشتند که نشان دادند NFT میتواند هسته یک اکوسیستم فرهنگی، اقتصادی و حتی رسانهای باشد. دودلز دقیقاً یکی از همان پروژههاست؛ برندی که از دل هنر دیجیتال متولد شد اما خیلی زود مسیرش را به سمت داستانپردازی، سرگرمی، موسیقی و حالا اقتصاد توکنیزهشده باز کرد.
ارز دیجیتال DOOD نتیجه همین تکامل است. توکنی که صرفاً برای ترید یا سفتهبازی طراحی نشده، بلکه قرار است ستون فقرات یک جهان روایی غیرمتمرکز باشد؛ جهانی که در آن کاربران، خالقان اصلی محتوا هستند و ارزش نه توسط شرکتها، بلکه توسط جامعه توزیع میشود. در این مقاله از نوبیتکس تصمیم داریم تا پروژه دودلز و توکن DOOD را زیر ذرهبین ببریم و آینده این پروژه را بررسی کنیم.
پروژه دودلز چیست؟ از یک مجموعه NFT تا یک برند فرهنگی

پروژه دودلز (Doodles) در سال ۲۰۲۱ متولد شد؛ زمانی که بازار NFT هنوز در اوج هیجان بود و پروژههای تصویرمحور یا همان PFPها یکی پس از دیگری راهاندازی میشدند. دودلز شامل ۱۰٬۰۰۰ NFT منحصربهفرد روی بلاکچین اتریوم بود که همگی با سبک هنری خاص، رنگهای شاد و حالوهوای کودکانه طراحی شده بودند. خالق اصلی این سبک، اسکات مارتین (Scott Martin) ملقب به «برنت تُست» (Burnt Toast) است؛ هنرمندی که خیلی زود توانست امضای بصری خود را در دنیای NFT تثبیت کند.
اما آنچه دودلز را از بسیاری پروژههای همدورهاش متمایز کرد، فقط ظاهر جذاب نبود. از همان ابتدا، تمرکز پروژه روی جامعه و مشارکت کاربران قرار داشت. تیم دودلز تلاش کرد دارندگان NFT را نهفقط بهعنوان سرمایهگذار، بلکه بهعنوان بخشی از جهان خلاق پروژه ببیند. همین رویکرد باعث شد دودلز بهتدریج از یک کالکشن ساده فاصله بگیرد و به یک برند در حال رشد تبدیل شود.
در سالهای بعد، دودلز با معرفی پروژههایی مانند دودلز ۲ (Doodles 2)، اسپیس دودلز (Space Doodles) و ابزارهایی مثل دوپلیکیتور (Dooplicator)، نشان داد که قصد دارد فراتر از یک موج هیجانی کوتاهمدت حرکت کند. همکاری با برندهای بزرگی مثل مکدونالدز (McDonald’s) و حضور چهرههایی مانند فارل ویلیامز (Pharrell Williams) بهعنوان مدیر ارشد برند هم مهر تاییدی بود بر اینکه دودلز وارد قلمرو فرهنگ عامه و رسانهها شده است و قصد دارد چیزی فراتر از یک پروژه صرفا کریپتویی باشد.
ارز دیجیتال DOOD چیست و چرا ساخته شد؟

DOOD توکن رسمی اکوسیستم دودلز است؛ ارزی که قرار است نقش پول بومی جهان دودلز را ایفا کند. برخلاف بسیاری از توکنهای NFTمحور که صرفاً نقش حاکمیتی یا پاداشدهی دارند، DOOD از ابتدا با چشماندازی گستردهتر طراحی شده است و قرار است ابزار خلق، تعامل، سرمایهگذاری و توزیع ارزش در یک اکوسیستم داستانمحور باشد.
برخلاف مجموعه NFTهای دودلز که روی بلاکچین اتریوم عرضه شده، توکن DOOD در بستر سولانا عرضه شده است. علت این تصمیم نیز سرعت بالا و کارمزدهای پایین بلاکچین سولانا ست که محیطی مناسب را برای جذب کاربران جدید و تعاملات گستردهتر فراهم میکند. همچنین در حال حاضر این توکن در بیانبی چین نیز صادر شده است. در ادامه نیز تیم توسعه قصد دارد این ارز دیجیتال را در شبکه لایه ۲ بیس (Base) عرضه کند تا پیوند خود با ریشههای اتریومیاش را حفظ کند.
طبق گفته تیم توسعه، DOOD قرار است بهتدریج از یک توکن نمادین به یک توکن کاربردی تبدیل شود؛ توکنی که ارز اصلی یک اکوسیستم بازیگونه، روایتمحور و مبتنی بر مشارکت جمعی است. هولدرهای DOOD نیز میتوانند در تصمیمگیریها مشارکت کنند، به محتوای انحصاری دسترسی داشته باشند و نقش فعالی در شکلگیری آینده جهان دودلز ایفا کنند.
داستان شکلگیری DOOD؛ از دودلز تا تولد یک توکن مستقل
داستان شکلگیری ایده عرضه DOOD را باید در تحول تدریجی پروژه دودلز جستوجو کرد. این پروژه پس از موفقیت اولیه، با سرعت زیادی رشد کرد؛ میلیونها دنبالکننده، میلیاردها بازدید و حضور گسترده در رسانهها از جمله موفقیتهایی بود که دودلز در کوتاهمدت به آن دست یافت. در سال ۲۰۲۲ نیز با ورود جولیان هالگوین (Julian Holguin) بهعنوان مدیرعامل و فارل ویلیامز بهعنوان مدیر برند، دودلز بیش از پیش به سمت ساخت یک امپراتوری رسانهای حرکت کرد. در همان سال، دودلز موفق شد ۵۴ میلیون دلار سرمایه با ارزشگذاری ۷۰۴ میلیون دلاری جذب کند؛ سرمایهگذاریای که توسط شرکت سون سون سیکس (Seven Seven Six) متعلق به الکسیس اوهانیان، همبنیانگذار ردیت، رهبری شد.
اما در ژانویه ۲۰۲۵ (دی ۱۴۰۳)، مسیر پروژه بار دیگر تغییر کرد. اسکات مارتین دوباره به جایگاه مدیرعامل بازگشت و صراحتاً اعلام کرد دودلز نیازمند «ریسکپذیری، اختلال در ساختارهای قبلی، شفافیت رادیکال و بازگشت به اصالت» است؛ تغییری که واکنشی به نگرانیها درباره فاصله گرفتن پروژه از کاربران اولیه و حرکت به سمت ساختارهای صرفاً شرکتی بود.
در همین بستر فکری، توکن DOOD در فوریه ۲۰۲۵ (بهمن ۱۴۰۳) معرفی شد. اما نه بهعنوان یک ابزار تأمین مالی ساده، بلکه بهعنوان پیشران مرحله بعدی تکامل دودلز؛ مرحلهای که قرار است با کمک سیستم دریمنت، جهانهای داستانی غیرمتمرکز، مبتنی بر هوش مصنوعی و مشارکت جمعی ساخته شوند. در حقیقت تیم توسعه دودلز با عرضه توکن بومی خود به دنبال آن بود تا بستری سازنده برای خلاقیت مشارکتی تعریف کند.
مجموعه NFT دودلز چه فرقی با توکن DOOD دارد؟
برای درک بهتر اکوسیستم دودلز، باید تفاوت میان خود NFTهای دودلز و توکن DOOD را بهدرستی بشناسیم. دودلز بهعنوان یک مجموعه NFT، پایه هویتی و هنری پروژه است. این NFTها نماینده شخصیتها، سبک بصری و میراث اولیه برند دودلز هستند. داشتن یکی از این NFTها، بهنوعی عضویت در حلقه اولیه و هسته مرکزی جامعه دودلز محسوب میشود.
در مقابل، DOOD نقش زیرساخت اقتصادی و تعاملی این جهان را بر عهده دارد. اگر دودلز را یک جهان داستانی در نظر بگیریم، DOOD واحد انرژی و هماهنگی آن است. با DOOD میتوان خلق کرد، رأی داد، سرمایهگذاری کرد و در روایتها مشارکت داشت. این توکن برای آن طراحی شده که ورود به اکوسیستم را برای افرادی که توان خرید NFTهای گرانقیمت را ندارند، سادهتر کند.
به زبان ساده، دودلز هویت و داستان را میسازد و DOOD حرکت، پویایی و رشد آن را ممکن میکند. این دو نه رقیب، بلکه مکمل یکدیگرند و بدون یکی، دیگری ناقص خواهد بود.
DOOD چه مشکلاتی را در دنیای NFT و محتوا حل میکند؟

یکی از بزرگترین چالشهای دنیای امروز، تمرکز قدرت در صنعت رسانه و تولید محتواست. با رشد هوش مصنوعی، این تمرکز حتی شدیدتر هم شده است. DOOD و زیرساخت DreamNet تلاش میکنند این معادله را تغییر دهند و مالکیت داده، روایت و ارزش را به جامعه بازگردانند.
در مدل سنتی، کاربران ایده میدهند، محتوا را تبلیغ میکنند و جامعه میسازند، اما سود اصلی نصیب پلتفرمها میشود. DOOD این چرخه را میشکند و مشارکت را بهصورت مستقیم پاداش میدهد. هر ایده، شخصیت یا مکانی که محبوب شود، میتواند ارزش اقتصادی واقعی برای خالقش ایجاد کند.
مشکل دیگر، هزینه بالای ورود به پروژههای NFT مطرح است. DOOD این مانع را تا حد زیادی برمیدارد و امکان مشارکت را برای کاربران بیشتری فراهم میکند. در نهایت، DOOD سعی میکند هماهنگی لازم برای داستانپردازی غیرمتمرکز را ایجاد کند؛ چیزی که تا امروز یکی از نقاط ضعف پروژههای وب ۳ بوده است.
ویژگیها و مزایای توکن DOOD
اما توکن دودلز چه ویژگیهایی دارد که آن را اینقدر نسبت به رقبا متمایز میکند؟ یکی از مهمترین ویژگیهای ارز دیجیتال DOOD، پشتیبانی آن از چندین بلاکچین مختلف است. برخلاف بسیاری از پروژهها که به یک شبکه محدود میمانند، دودلز در ابتدا روی بلاکچین سولانا عرضه شد و در ادامه به بیانبی چین آمد. در آینده نیز تیم توسعه قصد دارد ارز دیجیتال DOOD را روی شبکه بیس عرضه کند.
از دیگر ویژگیهای دودلز، یکپارچگی گسترده آن با دریمنت است. در این سیستم، توکن DOOD ارز پایهای است که خلق شخصیتها، ساخت مکانها و حتی دسترسی به دادههای مرجع جهان داستانی با آن انجام میشود. هر تعامل خلاقانه، نیازمند استفاده یا قفل شدن DOOD است و همین مسئله آن را به عنصری حیاتی در اقتصاد این جهان تبدیل میکند.
از منظر اقتصادی، DOOD چارچوبی ایجاد میکند که در آن ارزش بهجای پلتفرمهای متمرکز، به خالقان و مشارکتکنندگان بازمیگردد. برای خلق، مشارکت و حتی تجربه محتوا، داشتن توکن DOOD لازم است و با رشد جهان آن، بخشی از این توکنها بهصورت ساختاری قفل میشوند؛ مکانیزمی که میتواند به کاهش عرضه در گردش منجر شود.
ویژگی مهم دیگر، توزیع جامعهمحور توکن است. بخش عمدهای از عرضه DOOD به دارندگان NFT دودلز، جذب کاربران جدید و توسعه اکوسیستم اختصاص یافته است. این ساختار نشان میدهد پروژه حداقل در سطح طراحی، تمرکز خود را بر رشد بلندمدت جامعه و نه صرفاً منافع کوتاهمدت تیم قرار داده است.
یکی دیگر از مزایای داشتن توکن دودلز، مشارکت در حاکمیت غیرمتمرکز این پروژه است. هولدرهای این توکن میتوانند با داشتن این ارز دیجیتال، از حق رای خود در تصمیمگیریهای مهمی درباره مسیر توسعه، اولویتها، تخصیص بودجه و … مشارکت کنند. در حقیقت توکن DOOD ابزاری است که اداره پروژه را به جای مدیران متمرکز، به جامعه واگذار میکند.
دریمنت چیست و DOOD چه نقشی در آن دارد؟

دریمنت را میتوان ستون فقرات فکری و فنی DOOD دانست. این سیستم، یک پلتفرم غیرمتمرکز برای ساخت جهانهای داستانی است که در آن انسانها و هوش مصنوعی بهصورت مشترک خلق میکنند. در این فضا، شخصیتها، مکانها و روایتها همگی دارای ارزش اقتصادی و هویتی هستند.
DOOD بهعنوان ارز پایه دریمنت عمل میکند. برای خلق یک شخصیت هوشمند، برای ساخت یک مکان جدید در جهان داستانی یا حتی برای دسترسی به دادههای مرجع جهان، نیاز به DOOD وجود دارد. هرچه جهان آن گسترش پیدا میکند، بخشی از توکنها در سازوکارهای مختلف قفل میشوند و این مسئله میتواند به کاهش عرضه در گردش منجر شود.
در واقع، DOOD فقط یک ابزار پرداخت نیست؛ بلکه زبان مشترک هماهنگی میان خلاقیت، اقتصاد و فناوری است. توکنی که تلاش میکند انگیزههای مالی را با کیفیت روایت و مشارکت معنادار همراستا کند.
نگاهی به توکنومیک ارز دیجیتال دودلز
عرضه کل DOOD برابر با ۱۰ میلیارد توکن است و این عدد بهصورت ثابت تعریف شده؛ به این معنا که هیچ سازوکاری برای افزایش عرضه در آینده وجود ندارد. توزیع اولیه توکنهای دودلز نیز به شرح زیر است:

- ۳۰ درصد به ایردراپ دارندگان NFT دودلز اختصاص دارد تا از حامیان اولیه پروژه قدردانی شود.
- ۱۳ درصد تحت عنوان «خون تازه» برای جذب کاربران جدید و گسترش جامعه کنار گذاشته شده است.
- ۲۵ درصد به صندوق اکوسیستم و مشوقها تعلق دارد که هدف آن حمایت از خلق محتوا، توسعه ابزارها و رشد فراتر از فضای صرفاً دیجیتال است.
- ۲۲ درصد به تیم و شرکت اختصاص یافته که شامل ۱۷ درصد سهم تیم و ۵ درصد سهم شرکت است؛ این بخش دارای دوره قفل سهساله با یک سال کلیف (Cliff) است.
- ۱۰ درصد نیز برای نقدینگی در نظر گرفته شده است.
این ترکیب نشان میدهد که بخش عمدهای از توکنها، مستقیماً یا غیرمستقیم، در اختیار جامعه و رشد بلندمدت پروژه قرار دارد و سهم تیم نیز بهگونهای طراحی شده که انگیزهای برای فروش و ریزش قیمت به دنبال آن وجود نداشته باشد.
اما یکی از نقاط قوت توکنومیک DOOD، نحوه ورود توکنها به چرخه بازار است. برخلاف پروژههایی که در همان ابتدای کار با فشار فروش سنگین مواجه میشوند، DOOD تلاش کرده تعادلی میان نقدشوندگی و پایداری ایجاد کند.
جذابترین بخش توکنومیک DOOD، بدون شک مکانیزمهایی است که برای انباشت و حفظ ارزش در طول زمان طراحی شدهاند. در این مدل، استفاده بیشتر از اکوسیستم بهمعنای مصرف یا قفل شدن بیشتر توکنهاست.
همانطور که بالاتر گفتیم، هر بار که یک شخصیت جدید در دریمنت خلق میشود، مقدار مشخصی DOOD باید در استخرهای نقدینگی مرتبط قفل شود. این یعنی رشد تعداد شخصیتها، مستقیماً عرضه در گردش توکن را کاهش میدهد. همین منطق برای ساخت مکانهای جدید در جهان داستانی نیز وجود دارد؛ جایی که توکنها برای ایجاد و تثبیت این فضاها قفل میشوند.
علاوه بر این، استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی برای تولید محتوا، نیازمند پرداخت DOOD است. همچنین هر اپلیکیشن یا پلتفرم خارجی که بخواهد به دادههای مرجع جهان دودلز دسترسی پیدا کند، باید کارمزدی را بهصورت DOOD پرداخت کند. بخشی از این کارمزدها صرف بازخرید توکنهای مرتبط با شخصیتها و مکانها از بازار میشود که میتواند فشار خرید ایجاد کند.
مجموع این سازوکارها، یک اثر بالقوه ضدتورمی ایجاد میکند؛ به این معنا که هرچه اکوسیستم فعالتر شود و محتوای بیشتری تولید و استفاده شود، مقدار بیشتری از DOOD از چرخه آزاد خارج خواهد شد. در چنین شرایطی، اگر تقاضا همزمان رشد کند، ارزش توکن میتواند بهصورت ساختاری و نه صرفاً بر اساس هیجان بازار تقویت شود.
آیا DOOD از توکنهای NFT رقیب بهتر است؟

برای پاسخ به این سوال باید ابتدا مشخص کنیم که DOOD دقیقاً با چه چیزی رقابت میکند. بسیاری از توکنهای مطرح حوزه NFT، یا صرفاً نقش حاکمیتی دارند، یا به یک بازی، متاورس یا برند خاص محدود شدهاند. در مقابل، DOOD تلاش میکند نقش یک زیرساخت اقتصادی برای خلق محتوا را ایفا کند.
توکنهایی مانند ایپکوین (ApeCoin) بیشتر بهعنوان ابزار حاکمیتی یک برند شناخته میشوند. ارزهای دیجیتالی مثل سندباکس (SAND) تمرکز اصلیشان بر تجربههای دنیای مجازی است و توکنهایی مانند رندر (RENDER) زیرساخت فنی ارائه میدهند، نه جهان داستانی. حتی مجموعههای NFT مثل پاجی پنگوئن (PENGU) که مسیر مشابهی را برای عرضه توکن طی کردهاند، هنوز به اندازه DOOD درگیر اقتصاد روایت و خلق محتوای جمعی نشدهاند.
مزیت اصلی DOOD در این است که یک چارچوب کامل ارائه میدهد؛ چارچوبی که در آن، هوش مصنوعی، اقتصاد توکنی و مالکیت جامعه به هم گره خوردهاند. در حقیقت DOOD نهفقط ابزار رأیدهی یا پرداخت، بلکه نیروی محرک یک اکوسیستم خلاق است.
قدرت برند دودلز، همکاری با برندهای بزرگ و دسترسی به زیرساختهای تولید محتوای حرفهای نیز مزیتی است که بسیاری از رقبا فاقد آن هستند. مهمتر از همه، DOOD بهطور مستقیم به مسئله مالکیت محتوای تولیدشده توسط AI پاسخ میدهد؛ چالشی که بهتدریج به یکی از مهمترین مسائل دنیای دیجیتال تبدیل شده است.
در مجموع، DOOD الزاماً «بهتر» از تمام رقبا نیست، اما مسیر متفاوتی را دنبال میکند. مسیری که اگر موفق شود، میتواند تعریف ما از توکنهای NFTمحور را تغییر دهد؛ از داراییهای صرفاً دیجیتال، به ابزارهایی برای ساخت، مالکیت و توزیع ارزش در دنیای محتوا.
آینده DOOD و DreamNet؛ نقشه راه یک اکوسیستم داستانمحور
اگر DOOD را صرفاً یک توکن اقتصادی بدانیم، بخش مهمی از چشمانداز آن نادیده گرفته میشود. هدف اصلی دودلز از توسعه دریمنت، ساخت یک زیرساخت غیرمتمرکز برای روایتپردازی است؛ جایی که داستانها، شخصیتها و جهانها نه توسط یک نهاد متمرکز، بلکه توسط جامعه و با کمک هوش مصنوعی شکل میگیرند و همانطور که گفتیم، در این مدل، توکن DOOD نقش پیشران اقتصادی این جهان خلاق را بر عهده دارد.
DreamNet بهگونهای طراحی شده که محدود به جهان دودلز باقی نماند. هرچند دودلز اولین دنیای مجازی است که روی این زیرساخت ساخته میشود، اما در آینده امکان میزبانی از جهانهای داستانی دیگر نیز وجود دارد. اگر این مسیر محقق شود، DOOD از یک توکن وابسته به یک برند، به یک دارایی زیرساختی برای اکوسیستمهای روایی مختلف تبدیل خواهد شد.

در کنار این، توسعه ابزارهای هوش مصنوعی نقش کلیدی در آینده دریمنت دارد. این ابزارها قرار است فرآیند خلق شخصیت، ساخت دنیا و توسعه روایت را سادهتر کنند و فاصله میان ایده خام کاربران و تولید محتوای قابل استفاده را کاهش دهند. به این ترتیب، خلاقیت دیگر به دانش فنی یا سرمایه بالا محدود نخواهد بود و مشارکت برای طیف گستردهتری از کاربران ممکن میشود.
در قلب DreamNet، لایهای به نام «وکتور ورلد استیت» قرار دارد؛ یک حافظه جمعی که تمام عناصر جهان داستانی را به هم متصل میکند. این ساختار باعث میشود روایتها انسجام داشته باشند و بتوان از آنها در قالبهای مختلف، از بازی و انیمیشن گرفته تا رسانههای تعاملی، استفاده کرد. همین ویژگی، بستر لازم برای گسترش محتوا به خارج از فضای وب ۳ را فراهم میکند.
دودلز از مدتها قبل تلاش کرده پیوند خود را با صنعت سرگرمی حفظ کند و DOOD نیز ادامه همین مسیر است. شخصیتها و مکانهای ساختهشده در DreamNet میتوانند وارد بازیها، پروژههای انیمیشنی و تولیدات رسانهای شوند. خرید استودیوی گلدن ولف و همکاری با هنرمندانی مانند فارل ویلیامز نشان میدهد که این پروژه قصد دارد روایتهای خود را به بخشی از فرهنگ عامه تبدیل کند، نه اینکه صرفاً در بستر بلاکچین باقی بماند.
در نهایت، مسیر آینده DOOD بیش از هر چیز به جامعه آن وابسته است. مکانیزمهای حاکمیتی به هولدرها اجازه میدهد در تصمیمات کلیدی پروژه نقش داشته باشند و ساختار مشوقها نیز میتواند با رشد اکوسیستم تکامل پیدا کند. بازگشت اسکات مارتین به جایگاه مدیرعامل، با تأکید بر ریسکپذیری و بازگشت به اصالت، نشان میدهد دودلز قصد دارد این مسیر را با جسارت ادامه دهد؛ مسیری که میتواند DOOD را به یکی از ابزارهای مهم اقتصاد خلاق در سالهای آینده تبدیل کند.
جمعبندی
دودلز و توکن DOOD تلاشی آگاهانه برای عبور از کلیشههای رایج دنیای NFT هستند؛ کلیشههایی که این فضا را سالها به تصاویر پروفایل، هیجانهای مقطعی و نوسانات کوتاهمدت محدود کرده بودند. در این پروژه، NFT تنها نقطه شروع است و توکن DOOD نقش پیونددهنده میان خلاقیت، اقتصاد و مشارکت جمعی را ایفا میکند. آنچه دودلز را متمایز میسازد، تمرکز آن بر روایت، مالکیت محتوا و بازگرداندن ارزش به خالقان است؛ مدلی که تلاش میکند قدرت را از پلتفرمهای متمرکز پس بگیرد و به جامعه واگذار کند.
با این حال، موفقیت DOOD نه به طراحی توکنومیک بهتنهایی وابسته است و نه به قدرت برند دودلز. آینده این اکوسیستم بیش از هر چیز به میزان پذیرش DreamNet، کیفیت محتوای تولیدشده و مشارکت واقعی کاربران گره خورده است. اگر این زیرساخت بتواند خلق جهانهای داستانی را به تجربهای ساده، معنادار و اقتصادی تبدیل کند، DOOD میتواند از یک توکن وابسته به یک پروژه خاص فراتر برود و به یکی از نمونههای جدی اقتصاد خلاق در وب ۳ تبدیل شود. مسیری که دودلز انتخاب کرده پرریسک اما جاهطلبانه است؛ مسیری که در صورت موفقیت، میتواند تعریف ما از نقش توکنها و NFTها در آینده اینترنت را بهطور بنیادین تغییر دهد.
پرسشهای متداول
دودلز یک پروژه NFT و در عین حال یک برند فرهنگی است که در سال ۲۰۲۱ روی بلاکچین اتریوم شکل گرفت. این پروژه ابتدا با یک مجموعه ۱۰ هزار عددی NFT شناخته شد، اما بهمرور به سمت ساخت یک اکوسیستم روایتمحور، سرگرمی، موسیقی و اقتصاد خلاق حرکت کرد.
DOOD توکن بومی اکوسیستم دودلز است که برای ایجاد، تعامل، مشارکت و توزیع ارزش در جهان دودلز طراحی شده است. این توکن فقط برای خرید و فروش یا رأیدهی نیست، بلکه نقش موتور اقتصادی پروژه و ابزار هماهنگی میان خلاقیت، روایت و فناوری را ایفا میکند.
NFTهای دودلز نماینده هویت بصری، شخصیتها و میراث اولیه پروژه هستند و داشتن آنها نوعی عضویت در هسته اصلی جامعه محسوب میشود. در مقابل، توکن DOOD زیرساخت اقتصادی اکوسیستم است و برای خلق محتوا، مشارکت در تصمیمگیریها، استفاده از ابزارهای DreamNet و تعامل با جهان داستانی کاربرد دارد. بهبیان ساده، دودلز هویت را میسازد و DOOD حرکت و پویایی آن را ممکن میکند.
عرضه کل DOOD برابر با ۱۰ میلیارد توکن است و این عدد ثابت است؛ یعنی امکان افزایش عرضه در آینده وجود ندارد. این ویژگی باعث میشود ساختار توکن از نظر تورمی قابل پیشبینیتر باشد.



