لایه ۲ بیت کوین چیست؟ همه چیز درباره شبکههای جانبی بیت کوین

بیت کوین (BTC) با هدف ایجاد یک سیستم پرداخت همتابههمتا و بدون نیاز به واسطه در سال ۲۰۰۹ به جهان معرفی شد. این ارز دیجیتال درحالحاضر نهتنها بهعنوان یک دارایی ذخیره ارزش مطرح است، بلکه بستر اجرای نوآوریهای مالی جدید نیز به شمار میرود. بااینحال، محدودیتهای بنیادین شبکه بیت کوین، ازجمله نرخ پایین تأیید تراکنشها و کارمزدهای بالا هنگام شلوغی شبکه، مانعی جدی برای استفاده گسترده از آن محسوب میشوند. سؤال مهم این است: آیا راهی وجود دارد که این محدودیتها را برطرف کرد بدون آنکه امنیت و تمرکززدایی اصلی بیت کوین زیر سؤال برود؟ این همان جایی است که بحث لایه ۲ (Layer 2) مطرح میشود.
در این مقاله، نشان میدهیم که لایه ۲ چگونه میتواند محدودیتهای ذاتی شبکه بیت کوین را کاهش دهد، سرعت و هزینه تراکنشها را بهبود ببخشد و کاربردهای تازهای را برای این رمزارز رقم بزند.

لایه ۲ بیت کوین چیست؟

لایه ۲ بیت کوین مجموعهای از پروتکلها و شبکههاست که روی بلاک چین بیت کوین (لایه یک) ساخته میشود تا مشکل مقیاسپذیری آن را حل کند. شبکه اصلی بیت کوین با الگوریتم اثبات کار (Proof of Work)، امنیت و تمرکززدایی را در اولویت قرار داده است. این طراحی بهطور ذاتی ظرفیت شبکه را به حدود ۷ تراکنش در ثانیه محدود میکند و با افزایش تقاضا، بهویژه با ظهور پدیدههایی مانند NFT و اردینالز (Ordinals)، باعث ازدحام شبکه و افزایش شدید کارمزدها میشود.
این چالش که به «معضل سهگانه بلاک چین» معروف است، نشان میدهد که نمیتوان همزمان به امنیت، تمرکززدایی و مقیاسپذیری کامل دست یافت؛ از این رو، بیت کوین مقیاسپذیری را فدای دو اصل دیگر کرده است.
راهحلهای لایه ۲ با انتقال بخش عمدهای از فعالیتهای تراکنشی به خارج از زنجیره اصلی (Off-chain)، این محدودیت را برطرف میکنند. در این ساختار، کاربران میتوانند تعداد نامحدودی تراکنش را بهصورت آنی و با هزینهای ناچیز در لایه دوم انجام دهند و فقط نتیجه نهایی این تبادلات برای ثبت و تسویه به لایه یک ارسال میشود.
این رویکرد ضمن حفظ امنیت بنیادین شبکه بیت کوین، نهتنها سرعت را بهشدت افزایش و هزینهها را کاهش میدهد، بلکه راه را برای پیادهسازی قابلیتهای پیشرفتهای مانند قراردادهای هوشمند و برنامههای مالی غیرمتمرکز (DeFi) بر بستر بیت کوین هموار میکند.
دستهبندی راهکارهای لایه دوم بیت کوین

راهحلهای لایه دو بیت کوین را میتوان به سه دسته اصلی تقسیم کرد:
- کانالهای پرداخت (State Channels)
- رول آپها (Rollups)
- زنجیرههای جانبی یا سایدچینها (Sidechains)
کانالهای پرداخت
کانالهای پرداخت ساختارهایی هستند که امکان ایجاد یک دفترچه موقتی میان دو یا چند نفر را فراهم میکنند تا بتوانند بارها بهصورت خارج از زنجیره با هم تبادل کنند و فقط نتیجه پایانی را روی بلاکچین به ثبت برسانند. این کانالها مخصوص پرداختهای خرد و تکراری هستند و فقط هنگام باز یا بسته شدن کانال تراکنش روی زنجیره اصلی ثبت میشود. مهمترین نمونه این دسته، لایتنینگ نتورک است.
رول آپها
رول آپها تراکنشهای متعددی را خارج از زنجیره اصلی پردازش میکنند و سپس آنها را در قالب یک بسته داده فشرده به بلاکچین انتقال میدهند. دو نوع اصلی رول آپ وجود دارد:
- رول آپهای خوشبینانه (Optimistic): فرض میکنند که تراکنشها معتبر هستند و تنها در صورت اعتراض، اثبات تقلب ارائه میشود.
- رول آپهای دانشصفر (ZK Rollups): از اثباتهای رمزنگاری برای اثبات صحت تراکنشها بدون افشای جزئیات استفاده میکنند و امنیت و حریم خصوصی بالاتری دارند.
در حال حاضر، RIF Rollup از اکوسیستم روت استوک یکی از نمونههای اولیه رول آپ بیت کوین محسوب میشود. با اینکه رول آپها در شبکه بیت کوین نسبت به اتریوم کمتر توسعه یافتهاند، پروژههایی مانند Citrea در حال کار روی رول آپ دانش صفر برای بیت کوین هستند.
سایدچینها
سایدچینها بلاکچینهای مستقل و جداگانهای هستند که از طریق مکانیسم دو طرفه (Two-Way Peg) به زنجیره اصلی بیت کوین متصل میشوند. کاربران بیت کوین میتوانند BTC خود را به قرارداد خاصی در شبکه اصلی ارسال کرده و در مقابل توکن معادل آن را روی سایدچین دریافت کنند. سپس پس از اتمام فعالیت، توکن سایدچین را میسوزانند و بیت کوین اصلی خود را آزاد میکنند. این روش امکان انتقال دارایی بین دو زنجیره را فراهم میکند و درعینحال، اجازه میدهد سایدچینها قوانین، الگوریتم اجماع و امکانات دلخواهی مانند قراردادهای هوشمند را به کار بگیرند.
سایدچینها میتوانند کنسرسیومی باشند که گروهی از نودها (شرکتها یا صرافیها) مدیریت آنها را بر عهده دارند یا درایوچین باشند که ماینرهای بیت کوین آنها را کنترل میکنند.
معرفی مهم ترین پروژه های لایه ۲ بیت کوین
در این بخش، پروژههایی را که درحالحاضر در فضای لایه ۲ بیت کوین مطرحاند یا در آینده نزدیک نقش پررنگی خواهند داشت، معرفی و تحلیل میکنیم:
لایتنینگ نتورک (Lightning Network)

شبکه لایتنینگ مشهورترین پروژه لایه دوم بیت کوین است که برای افزایش سرعت و کاهش هزینه تراکنشها طراحی شده است. کاربران در این شبکه میتوانند مبادلات خود را خارج از زنجیره اصلی انجام دهند و در پایان، نتیجه نهایی را روی بلاک چین بیت کوین ثبت کنند. این روش امکان پرداختهای خرد و آنی را با کارمزد بسیار ناچیز فراهم میکند.
مکانیسم لایتنینگ بر پایه ایجاد کانالهای پرداخت دوطرفه است. دو کاربر مبلغی را در یک آدرس چندامضایی سپردهگذاری میکنند و سپس بدون نیاز به تأییدهای زنجیره اصلی، با ارسال متقابل تراکنشهای امضاشده، تراز مالی میان خود را تغییر میدهند. تا زمانی که کانال باز است، طرفین بینهایت تراکنش رد و بدل میکنند و تنها در زمان بستهشدن کانال، آخرین وضعیت روی بلاکچین منتشر میشود.
لایتنینگ مزایای بسیاری دارد که عبارتاند از:
- پرداختها تقریباً آنی انجام میشوند؛
- کارمزد هر تراکنش به کسری از هزینه شبکه اصلی میرسد؛
- امکان مدیریت میلیونها تراکنش در ثانیه فراهم میشود.
این ویژگیها سبب میشود استفاده روزمره از بیت کوین، مانند خرید قهوه یا پرداخت برای خدمات آنلاین، عملی و مقرونبهصرفه شود. علاوه بر آن، توسعهدهندگان میتوانند کاربردهای تازهای مانند پرداختهای بین دستگاهها و محتواهای دیجیتال مثل بازی های کریپتویی ایجاد کنند.
البته کار با کیف پولهای لایتنینگ پیچیدهتر از کیف پولهای معمولی است؛ نودهای شبکه باید نقدینگی کافی داشته باشند و اگر یکی از طرفها آفلاین شود، ممکن است نیاز به سازوکارهای نظارتی برای حفظ داراییها باشد. با وجود این چالشها، شبکه لایتنینگ بهسرعت درحال پیشرفت است و بهعنوان مهمترین راهکار مقیاسپذیری بیت کوین شناخته میشود.
لیکویید نتورک (Liquid Network)

لیکویید نتورک یک سایدچین کنسرسیومی است که شرکت بلاکاستریم (Blockstream) آن را ایجاد کرده است. این شبکه در سال ۲۰۱۸ راهاندازی شد و بر بستر پروژه Elements بنا شده است. لیکویید توکنی به نام البیتیسی (L-BTC) دارد که با نسبت ۱:۱ به بیت کوین متصل است. کاربران با سپردهگذاری BTC روی شبکه اصلی میتوانند توکن L-BTC را دریافت کنند و سپس هنگام خروج آن را به BTC تبدیل کنند. ویژگیهای کلیدی لیکویید عبارتاند از:
- زمان تولید بلاک کوتاه: بلاکهای لیکویید هر ۱ دقیقه تولید میشوند، درحالیکه در بیت کوین این زمان حدود ده دقیقه است.
- تراکنش محرمانه: لیکویید از Confidential Transactions بهره میبرد که مقدار تراکنش و نوع دارایی را برای بیرون از شبکه مخفی میکند. این ویژگی برای مؤسسات و صرافیها جذاب است.
- چندامضایی و کنسرسیومی بودن: مدیریت شبکه لیکویید برعهده حدود ۱۵ کاربر شامل شرکتها و صرافیها است که تراکنشها را امضا میکنند. این مدل یک نقطهضعف نیز محسوب میشود؛ زیرا اعتماد به این کنسرسیوم ضروری است و برخلاف بیت کوین، شبکه بهطور گسترده توزیع نشده است.
بهدلیل تمرکزگرایی نسبی و نیاز به کاربرانی با سطح فنی بالا، لیکویید بیشتر برای مؤسسات، تریدرهای حرفهای و صرافیها طراحی شده است و کمتر برای کاربران خرد کاربرد دارد. بااینحال، قابلیت صدور داراییهای امن مانند استیبل کوینهایی که صرافیها صادر میکنند و تراکنشهای سریع آن، باعث شده است لیکویید در اکوسیستم بیت کوین جایگاه مهمی پیدا کند.
روت استوک (Rootstock) یا RSK

روت استوک که قبلاً RSK نامیده میشد، نخستین سایدچین بیت کوین با قابلیت سازگاری با ماشین مجازی اتریوم است و امکان اجرای قراردادهای هوشمند مشابه اتریوم را فراهم میکند. برای انتقال داراییها به این شبکه، کاربران بیت کوین را به آدرس خاصی ارسال میکنند. این بیت کوینها قفل میشوند و توکنی به نام آربیتیسی (RBTC) را در شبکه روت استوک ایجاد میکنند. مهمترین ویژگیهای این سایدچین عبارتاند از:
- سازگاری با ماشین مجازی اتریوم (EVM): توسعهدهندگان میتوانند برنامههای مبتنی بر زبان برنامهنویسی سالیدیتی (Solidity) را بدون تغییر زیاد روی روت استوک اجرا کنند. این ویژگی امکان استفاده از ابزارهای موجود اتریوم و ورود پروژههای دیفای به اکوسیستم بیت کوین را فراهم میکند.
- امنیت بالا: روت استوک از استخراج ادغامی (Merged Mining) با بیت کوین استفاده میکند. یعنی ماینرهای بیت کوین میتوانند بهطور همزمان بلاکهای روت استوک را نیز استخراج کنند و در ازای آن پاداش بگیرند. این امر امنیت شبکه روت استوک را به بیت کوین نزدیک میکند.
- سرعت بالا: روت استوک توان پردازش حدود ۳۰۰ تراکنش در ثانیه را دارد که نسبت به شبکه اصلی بیت کوین، بهبود قابلتوجهی محسوب میشود.
بااینحال، روت استوک محدودیتهایی نیز دارد. برای نمونه، فرایند سپردهگذاری و برداشت زمانبر است و کاربر باید به پل PowPeg که وظیفه نگهداری از آن برعهده کنسرسیوم است، اعتماد کند. علاوه بر این، کدهای قراردادهای هوشمند بر بستر EVM میتوانند آسیبپذیریهایی داشته باشند که در گذشته نیز باعث هکشدن برخی پروژهها شده است. پذیرش روت استوک هنوز بهاندازه اتریوم گسترده نیست؛ اما بهعنوان پلی میان بیت کوین و دنیای دیفای نقش مهمی ایفا میکند.
استکس (Stacks)

استکس یک شبکه لایه ۲ با توکن بومی STX است که از الگوریتم اثبات انتقال (Proof of Transfer) استفاده میکند. در این الگوریتم، ماینرها بهمنظور ضرب توکنهای STX جدید، بیت کوین خرج میکنند و در مقابل، دارندگان STX میتوانند با قفلکردن توکنهای خود در پروسه استیکینگ (Stacking) بیت کوین دریافت کنند. این مدل باعث میشود امنیت زنجیره استکس به شبکه بیت کوین وابسته بماند.
استکس امکان اجرای قراردادهای هوشمند را با استفاده از زبان برنامهنویسی Clarity فراهم میکند که بهگونهای طراحی شده است تا پیشبینیپذیر و ایمن باشد. ویژگیهای دیگر آن شامل موارد زیر است:
- میکروبلاکها: برای افزایش سرعت، در استکس میان هر بلاک بیت کوین، چندین «میکروبلاک» تولید میشود. این ویژگی باعث میشود تراکنشها پیش از نهاییشدن، روی بیت کوین ثبت شوند و قابلیت اجرا و تعامل سریعتری پیدا کنند.
- نسخه «ناکاموتو»: در سال ۲۰۲۴، تیم استکس بهروزرسانی بزرگی با نام Nakamoto Upgrade ارائه کرد که امکان جداکردن تولید بلاکها از تأیید بیت کوین را فراهم میکند و زمان تأیید را به چند ثانیه کاهش میدهد.
بهدلیل تمرکز بر قراردادهای هوشمند و برنامههای وب ۳، استکس یکی از جذابترین پروژههای لایه ۲ برای توسعهدهندگان به شمار میرود.
مپ پروتکل (MAP Protocol)
مپ پروتکل پروژهای است که با ترکیب اثبات دانش صفر و مکانیسمهای میانزنجیرهای، بر نقلوانتقال داراییها میان بلاکچینهای مختلف متمرکز است. این پروتکل در سالهای اخیر بهعنوان یکی از شبکههای برجسته لایه ۲ بیت کوین درحال معرفی است. ویژگیهای اصلی آن عبارتاند از:
- ارتباط چند زنجیرهای: MAP از چارچوب اومنی چین برای اتصال شبکههای مختلف بهره میبرد و انتقال داراییها و دادهها بین بیت کوین و دیگر بلاکچینها را امکانپذیر میکند.
- استفاده از ZK: این پروتکل از اثباتهای دانش صفر برای حفظ حریم خصوصی و امنیت در تبادل اطلاعات استفاده میکند؛ یعنی معاملات بدون افشای جزئیات آنها اعتبارسنجی میشوند.
- ابزار توسعه: MAP یک جعبهابزار توسعه ارائه میدهد تا توسعهدهندگان بتوانند برنامههای خود را سادهتر روی این شبکه ایجاد کنند. به همین دلیل، این شبکه بستر مناسبی برای ساخت برنامههای دیفای به شمار میرود و بین توسعهدهندگان محبوب است.
نقطه قوت MAP توانایی آن در فراهمآوردن یک شبکه همهجانبه برای انتقال بین زنجیرهها است. بااینحال، پروژه هنوز در مراحل توسعه قرار دارد و پذیرش گسترده کاربر در آینده مشخص خواهد شد.
زنجیره مرلین (Merlin Chain)

مرلین چین یکی از پروژههای جدید لایه ۲ بیت کوین است که تیم بیتمپ تک (Bitmap Tech) آن را توسعه داده است. این شبکه با تمرکز بر رول آپهای دانش صفر (ZK Rollups) تلاش میکند مقیاسپذیری بالا و هزینه کم را در کنار امنیت بیت کوین ارائه دهد. مرلین چین با سازگاری با EVM امکان اجرای قراردادهای هوشمند اتریومی را فراهم میکند تا پروژههای دیفای و بازیهای بلاکچینی از امنیت بیت کوین بهرهمند شوند. گرچه مرلین هنوز در مراحل اولیه توسعه خود قرار دارد، بهدلیل پشتیبانی از استیکینگ بیت کوین و توان پردازشی بالا، توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. البته هدف اصلی این پروژه ایجاد بستری امن و مقیاسپذیر برای انتقال داراییها و اجرای قراردادهای هوشمند است.
بابیلون (Babylon)
بابیلون پروتکلی است که هدف آن استفاده از بیت کوین بهعنوان وثیقه برای تأمین امنیت شبکههای اثبات سهام (PoS) است. این پروژه را دیوید تسه و فیشِر یو در سال ۲۰۲۲ راهاندازی کردند. کاربران میتوانند بیت کوین خود را روی زنجیره اصلی قفل کنند و در ازای آن، امنیت شبکههای PoS را بالا ببرند. نکته مهم آن است که در مدل بابیلون، بیت کوین از زنجیره اصلی خارج نمیشود و کاربر کنترل خصوصی خود را حفظ میکند.
سایر پروژهها
علاوه بر پروژههایی که توضیح دادیم، راهکارهای لایه ۲ دیگری نیز درحال ظهور هستند. برخی از آنها عبارتاند از:
- آرک (Ark): پیشنهاد جدیدی است که قصد دارد با استفاده از تراکنشهای دستهای و خروج وجوه در لحظه، قابلیت پرداختهای خصوصی و ناشناس را روی بیت کوین فراهم کند. آرک هنوز در مرحله تحقیق و توسعه قرار دارد و بنیانگذار آن، برنارد ون هوس است.
- آرجیبی (RGB): این پروتکل مبتنی بر تپروت (Taproot) است و امکان صدور دارایی و قراردادهای هوشمند خارج از زنجیره بیت کوین را فراهم میکند. RGB حریم خصوصی بالایی دارد و دادههای قراردادها را در بلاکچین ذخیره نمیکند.
- مینتلِیِر (MintLayer): یک سایدچین مبتنی بر اثبات سهام است که هدف آن ایجاد پل مستقیم میان بیت کوین و دیفای از طریق اتمیک سواپ است. ویژگی مهم آن استفاده از پروتکل پولسار (Pulsar) برای افزایش مقیاسپذیری و انجام مبادله رمزارزها بدون نیاز به اعتماد است.
اکوسیستم لایه ۲ بیت کوین همچنان درحال تکامل است و پروژههای جدیدی مانند دُووِی (Dovi)، بیایویام (BEVM) و تکتوم (Tectum) نیز درحال آزمایش قابلیتهای جدید هستند. هریک از این پروژهها تلاش میکنند مشکل خاصی را حل کنند؛ از افزایش سرعت و کاهش هزینه تا افزودن قراردادهای هوشمند یا ارائه حریم خصوصی.
مزایا و دستاوردهای لایه ۲

فناوری لایه ۲ با وجود جوانبودن، مزایای قابلتوجهی برای شبکه بیت کوین و کاربران آن به ارمغان آورده است. برخی از این مزایا شامل موارد زیر هستند:
افزایش مقیاسپذیری و کاهش هزینهها
اصلیترین هدف لایه ۲ افزایش تعداد تراکنشها و کاهش هزینه آنها است. با انتقال پردازش تراکنشها به خارج از زنجیره اصلی، شبکه بیت کوین از حجم کار آزاد میشود. برای مثال، لایتنینگ نتورک امکان انجام میلیونها تراکنش در ثانیه را فراهم کرده و کارمزد آن نسبت به شبکه اصلی بسیار پایین است.
گسترش کاربریها و قراردادهای هوشمند
قبل از ورود لایه ۲، بیت کوین اساساً برای انتقال ارزش مورد استفاده قرار میگرفت و قابلیت برنامهنویسی محدودی داشت. سایدچینهایی مانند روتاستوک و استکس امکان اجرای قراردادهای هوشمند و ایجاد برنامههای غیرمتمرکز (dApps) را فراهم کردهاند. این امر راه را برای خدمات مالی پیچیدهتر، بازارهای NFT و بازیهای بلاکچینی بر پایه بیت کوین باز میکند.
حریم خصوصی و معاملات محرمانه
شبکههایی مانند لیکویید با استفاده از تکنیکهای تراکنش محرمانه باعث میشوند مقدار و نوع دارایی در تراکنش پنهان بماند. همچنین برخی رول آپهای دانش صفر و پروتکلهای جدید مانند Ark حریم خصوصی بالاتری را ارائه میکنند و امکان پرداختهای ناشناستر را فراهم میآورند.
چالشها و مخاطرات لایه ۲ بیت کوین
با وجود مزایا، پروژههای لایه ۲ با چالشها و خطراتی مواجه هستند که نباید نادیده گرفته شوند. در ادامه به برخی از این چالشها اشاره کردهایم:
پیچیدگی و تجربه کاربری
یکی از مشکلات اصلی لایه ۲، پیچیدگی استفاده است. کاربران باید با مفاهیم جدیدی مانند کانالها، سپردهگذاری در پلها و مدیریت کیف پولهای چند شبکهای آشنا شوند. برای کاربران تازهکار، استفاده از ابزارهای مختلف و درک فرایندهای جدید ممکن است دشوار و زمانبر باشد. توسعهدهندگان و شرکتها درحالحاضر، روی رابطهای کاربری بهتر و آموزشهای بیشتر کار میکنند تا این مشکل برطرف شود.
امنیت و اعتماد
گرچه لایه ۲ امنیت خود را از بیت کوین میگیرد، این شبکهها هنوز بهاندازه بیت کوین تست نشدهاند و خطرات مختص خود را دارند. در سال ۲۰۲۲، یک باگ در شبکه لایتنینگ باعث شد کاربران بهطور ناخواسته با نودهای خرابکار ارتباط برقرار کنند. همچنین، در کنسرسیومهایی مانند لیکویید، تمرکز تعداد کمی از امضاکنندگان میتواند نقطهضعف امنیتی ایجاد کند.
پلها و نقدینگی
انتقال دارایی بین بیت کوین و سایدچینها معمولاً به پلهای خاصی نیاز دارد که فرایند سپردهگذاری و برداشت را انجام میدهند. این پلها میتوانند نقاط شکست بالقوه باشند و هک یا ازکارافتادگی آنها باعث ازدسترفتن سرمایه شود. همچنین نقدینگی پایین در برخی شبکههای لایه ۲ میتواند خروج یا مبادله سریع را دشوار کند.
چالشهای مقیاسپذیری لایه ۲
در حالی که لایه ۲ بار اصلی شبکه بیت کوین را کاهش میدهد، خود این شبکهها ممکن است هنگام جذب تعداد زیادی کاربر با مشکلات مقیاسپذیری مواجه شوند. برای مثال، کانالهای لایتنینگ نیاز به تأمین نقدینگی پیشاپیش دارند. اگر کاربران زیادی بخواهند در یک زمان از کانالها استفاده کنند، ممکن است با کمبود ظرفیت مواجه شوند. همچنین شبکههای مبتنی بر قرارداد هوشمند مانند روت استوک و استکس هنگام افزایش تعداد برنامهها و تراکنشها، باید مراقب ازدحام شبکه و هزینههای کارمزد تراکنش باشند.
آینده لایه ۲ بیت کوین
توسعه لایه ۲ بیت کوین هنوز در مراحل اولیه است و بسیاری از ایدهها و پروژهها درحال آزمایش هستند. بااینحال، چند روند مهم برای آینده این حوزه قابل تصور است:
- پیشرفت در رول آپها: پروژههایی مانند Citrea تلاش میکنند رول آپهای دانش صفر را به بیت کوین بیاورند و امکان اجرای قراردادهای هوشمند با مقیاسپذیری بالا و هزینه پایین را فراهم کنند. در صورت موفقیت، رول آپها میتوانند نقش مهمی در گسترش اکوسیستم دیفای روی بیت کوین داشته باشند.
- ارتقای استکس و معرفی sBTC: با اجرای کامل بهروزرسانی Nakamoto در استکس، زمان تأیید به چند ثانیه کاهش مییابد و مدل sBTC امکان انتقال بدون واسطه بیت کوین به استکس و بالعکس را ایجاد میکند. این ارتقا میتواند زمینه پذیرش گستردهتر برنامههای دیفای روی بیت کوین را فراهم کند.
- گسترش پروتکلهای استیکینگ بیت کوین: پروژههایی مانند بابیلون نشان میدهند که میتوان بیت کوین را بهعنوان وثیقه در سیستمهای PoS استفاده کرد بدون اینکه بیت کوین از زنجیره اصلی خارج شود. این روند میتواند بهمنزله ایجاد کاربردهای جدیدی برای بیت کوین باشد و نقش آن را در امنیت شبکههای دیگر پررنگتر کند.
جمعبندی
بیت کوین بهعنوان اولین و محبوبترین رمزارز جهان، با چالش مقیاسپذیری دستوپنجه نرم میکند. محدودیت در تعداد تراکنشها و زمانهای تأیید طولانی باعث شد نیاز به راهکارهای جدیدی احساس شود. لایه ۲ پاسخی است برای رفع این محدودیتها، بدون خدشهدارکردن امنیت و تمرکززدایی بیت کوین.
لایه ۲ مزایایی مانند کاهش هزینه و زمان تراکنش، گسترش موارد استفاده و امکان کسب درآمد از بیت کوین را ارائه میدهد، اما چالشهایی نیز دارد. برای مثال، پیچیدگی استفاده، ریسکهای امنیتی و تمرکز، اعتماد به پلها و مشکلات نقدینگی. با وجود این چالشها، روند توسعه لایه ۲ روبهرشد است و آینده اکوسیستم بیت کوین تا حد زیادی به موفقیت این راهحلها بستگی دارد.
سؤالات متداول
لایه ۲ بیت کوین شامل مجموعهای از شبکهها است که روی زنجیره اصلی بیت کوین ساخته شدهاند و تراکنشها را خارج از زنجیره پردازش میکنند تا سرعت تراکنش افزایش یابد و هزینههای کمتری به کاربران تحمیل شود.
خیر، لزوماً اینطور نیست. راهحلهایی مانند شبکه لایتنینگ، رول آپها و استکس امنیت نهایی خود را مستقیماً از لایه یک بیت کوین به ارث میبرند. بااینحال، امنیت سایدچینهای سنتی به مدل اجماع و شرکتکنندگان خودشان بستگی دارد.
اداره شبکههای کنسرسیومی مانند لیکویید برعهده تعداد محدودی از شرکتها و صرافیها است و کاربران باید به این گروه اعتماد کنند. این مدل از تمرکز با فلسفه غیرمتمرکز بیت کوین در تضاد است.
استفاده از لایه ۲ برای کاربرانی که بهدنبال تراکنشهای سریع و ارزان هستند و کمی دانش فنی دارند مناسب است ولی برای کاربران مبتدی، پیچیدگیهای راهاندازی کانالها یا تعامل با پلها میتواند چالشبرانگیز باشد.
تفاوت اصلی در مدل امنیتی و اجماع آنها است. روت استاک از استخراج ترکیبی استفاده میکند که در آن ماینرهای بیت کوین همزمان هر دو شبکه را امن میکنند. استکس از PoX استفاده میکند که در آن ماینرهای استکس با خرجکردن بیت کوین، بلاک میسازند و امنیت شبکه مستقیماً به سرمایهگذاری اقتصادی در لایه یک بیت کوین وابسته است.
احتمالاً آینده بیت کوین متعلق به یک اکوسیستم چند زنجیرهای خواهد بود که در آن راهحلهای مختلف بهصورت همزمان وجود دارند. لایتنینگ برای پرداخت، رول آپها برای دیفای و بازی و لایههایی مانند استکس برای اپلیکیشنهای غیرمتمرکز.